Results for faster translation from English to Persian

faster .
تندتر .

walk faster.
تندتر راه بيا,

on (faster)
روشن) سریع‌تر (

come on faster .
تکونش بديد ، حلزونها .

faster , i said .
گفتم سريعتر .

faster, everyone!
همگي سريعتر

ordered (faster)
مرتب) سریع‌تر (

come on faster jump .
زود باش سريعتر بپريد .

go faster . faster .
سريعتر برو . سريعتر .

faster , fucker . now .
سريعتر ، عوضي ، حالا .

faster than i expected .
از اوني که انتظار داشتم سريعتره .

back in the room , faster .
اتاق پشتي ، زودتر .

better...stronger...faster.
دوبله شخصیت استیو آستین را ناصر نظامی برعهده داشت.

tk: a little faster?
تاد: کمی سریعتر؟

other vegetables rot faster
بقیه گیاه ها سریعتر فاسد میشن

faster than they can type them .
سريعتر از تايپ کردن اونا .

bloody pull faster , and pull .
تندتر پارو بزنيد ، تندتر .

move faster in their enviroment .
در محيط زندگيشون تندتر حركت كنند .

faster , faster i love america .
سريع تر ، سريع تر من عاشق آمريکا هستم .

faster , worker elves , faster .
سريع تر كارگرهاي الو ، سريع تر .