Results for fatted translation from English to Persian

so he hurried to the house and brought a fatted calf,
آن‌گاه پنهانی نزد اهل بیت خود رفت و کباب گوساله فربهی نزد مهمانان باز آورد.

then he slipped away to his family, and brought a fatted calf.
آن‌گاه پنهانی نزد اهل بیت خود رفت و کباب گوساله فربهی نزد مهمانان باز آورد.

then he turned quickly to his household, and brought a fatted calf,
آن‌گاه پنهانی نزد اهل بیت خود رفت و کباب گوساله فربهی نزد مهمانان باز آورد.

then he turned away privately unto his household, and brought a calf fatted.
آن‌گاه پنهانی نزد اهل بیت خود رفت و کباب گوساله فربهی نزد مهمانان باز آورد.

(he said:) 'joseph, the truthful, tell us of the seven fatted cows that were devoured by seven lean ones also of the seven green ears of corn and the other seven which were withered, so that i can go back to the people and then they will then know'
(او به زندان آمد، و چنین گفت:) یوسف، ای مرد بسیار راستگو! درباره این خواب اظهار نظر کن که هفت گاو چاق را هفت گاو لاغر می‌خورند؛ و هفت خوشه تر، و هفت خوشه خشکیده؛ تا من بسوی مردم بازگردم، شاید (از تعبیر این خواب) آگاه شوند!