Results for fries translation from English to Persian

french fries
سیب‌زمینی سرخ‌کرده

fries and a sausage .
سيب زميني و يك سوسيس .

does it come with home fries .
با سيب زميني سرخ کرده باشه .

who fries eggs with soy sauce .
كى تخم‌مرغ‌ها را با سس سويا سرخ ميكنه .

vinegar on their french fries , .
سركه روي سيب زميني سرخ كرده .

come on, man! chili fries on me.
زودباش مرد ، بيا

can i get a burger , fries and a coke .
يه برگر ، ماهي سرخ كرده و يک زغالي لطفا .

girlfriend, you know i cannot have french fries.
رفيق , ميدوني من نميتونم سيب زميني سرخ شده بخورم

i used to love fries with ketchup and bruce lee , .
قبلا ، گوشت سرخ کرده با سس گوجه فرنگي . و بروسلي را خيلي دوست داشتم .

did you forget your french fries to go with the soda .
چيه يادت رفته به سيب زمينيهات سس بزني .

two chicken burgers , two fries , one diet cola , one coke .
، دو تا همبرگر ، دو تا سيب زميني يک نوشابه و يک نوشابه رژيمي .

she brought me a tuna melt and four plates of curly fries.
واسم ساندويچ تن ماهي آورد با 4 تا بشقاب سيب زميني

if the pussy police here would stop ordering her fries tempura .
اگر اين خانم کس تپل اينقدر سرخ کردني سفارش نده .

was the smell of french fries from the allnight diner at the stop .
بوي سب زميني سرخ کرده از وقتي که گيرافتادم هر شب حس ميکنم .

oh , my god . can i get a whatwhat and a side of french fries .
اوه ، خداي من ببين کي اونجاست .

but also back then, remember we stopped eating french fries in this country.
اما همچنين به عقب برگرديد، و به ياد بياريد كه ما [در اعتراض به موضع فرانسه در قبال جنگ عراق] خوردن سيب‌زميني سرخ‌كرده با نام سيب‌زميني فرانسوي را در اين كشور تحريم كرديم.

french fries with lots of vinegar and a side of onion rings with lots of sauerkraut .
سيب زميني سرخ کرده با يک عالمه سرکه و يک تکه پياز حلقه شده با تعدادي کلم پخته شده .

what are you doing? when the lunch lady asked if you wanted fries, you said no.
داري چكار ميكني ؟ چرا وقتي سيب زميني بهت تعارف كردم , گفتي نميخورم

- yeah, but i wanted fries. - so why didn't you order fries?
- اره , اما يه دفعه هوس كردم - خوب چرا نميري براي خودت سفارش بدي ؟

we started eating "freedom fries," and we started boycotting anything that was french.
و شروع كرديم به خوردن سيب‌زميني سرخ‌كرده با نام "سيب‌زميني آزادي،" و هرچيزي رو كه فرانسوي بود تحريم كرديم.