Results for going for gym translation from English to Persian

going for our ship .
دارن ميرن سمت سفينه ما .

hes going for the boy .
داره ميره سراغ پسر بچه .

oh , hes going for it .
اوه ، داره انجامش ميده .

i was going for the rat .
همش به خاطر موشت بود .

rebound . hes going for it .
برمي گرده و به طرفش ميره .

roanokes going for the ice slam .
روناک داره ميره که ضربه مارپيچي را بزنه .

lm going for a fuck . understand .
دارم ميرم بکنم . حاليته .

i am going for it . no , not .
من دارم ميرم . نه ، اينکارو نکن .

anyway, i'm going for it.
به هر حال ، دارم ميرم كمكش كنم

i was going for quiet desperation.
سعي کردم نا اميدي زير پوستي رو بازي کنم

hes going for the oii . of course .
ـ هدف اون نفته ـ البته .

hang on , lady . we going for a ride .
خودت را ببند ميرويم به گردش .

he was going for an all time record.
. توي تموم زندگيش مشکل داشته

but me , im going for the hat trick .
اما من براي شعبده بازي اومدم .

hes going for his gat , dog . come on , biy .
هي اون سگ ميخواد اسلحه بكشه زود باش بيلي .

put the coffee on . lm going for more wood .
قهوه را آماده کن . ‏ من ميرم يک کم هيزم بيارم . ‏ .

howston , its the girl . shes going for something .
هاوستون دختره اس داره ميره يک کاري کنه .

hes going for the front door , out to the city .
اون داره به سمت درب جلويي ميره ، درب خروج به سمت شهر .

howston , after the girl . shes going for something .
هاوستون برو دنبال دختره ميخواد يک کاري کنه .

a woman died this morning just going for a swim.
. امروز صبح يه زن که براي شنا رفته بود ، مرد