Results for how were the characters presented... translation from English to Persian

the main characters in the story are bacteria and viruses.
شخصیت های اصلی در این داستان باکتری ها و ویروس ها هستند.

in the story , .
تو قصه .

but youre just like the characters in the stories .
اما شما فقط شبيه شخسيتهاي توي قصهها هستيد .

i dont want her in the story .
من داستان اونو نميخوام .

your part in the story will go on .
بايد از زندگي لذت برد و کارهاي . زيادي انجام داد .

also, many of the characters in the movie have sex with one another.
فیلم پورنوی دزدان‌دریایی شباهت‌های زیادی به فیلم سینمایی "" داشت.

were the luckiest sons of bitches in the world .
ما دو تا خوش شانس‌ترين حرومزاده‌هاي دنيا هستيم پسر .

in fact, we were the only people in the universe.
در حقیقت، ما تنها افراد موجود در عالم بودیم.

i thought you were the greatest robot in the world .
من فکر ميکردم که تو بهترين روبات توي دنيا هستي .

i said you were the closest person in the world to me .
گفتم ؛ تو نزديكترين انسان در . دنيا به من بودي .

but found company in the characters of the books he loved .
يك گروه از كتابهايي كه عاشق شخصيت هاي اونها بود را جمع آوري كرده بود .

cursed were the people of the ditch (the story of the boy and the king).
قسم به اینان که اصحاب اخدود (یعنی آن قوم کافری که بر مؤمنان به مکر مسلط شدند و آنها را به خندقهای آتش در افکندند) همه کشته (یعنی ملعون و مطرود) شدند.

irans got caves and mountains and deserts , just like in the story .
ايران غارها و کوهستانها و بيابون هاي زيادي داره درست مثل قصه هاش .

"the central fixed event in the batman stories is the character's origin story.
عناصر ثابت گذشتهٔ او در واقع همان داستان خاستگاه بتمن است.

the character used to separate one field from another in the output.
نویسه‌ای که در خروجی ، برای جداسازی یک حوزه از حوزۀ دیگر استفاده می‌شود. tabulator delimiter

there is also evidence (of the truth) in the story of the thamud, who were told to enjoy themselves for an appointed time.
در سرگذشت قوم ثمود نیز پند و عبرت است. بدان هنگام که بدیشان گفته شد: مدّت کوتاهی از زندگی تمتّع برگیرید و بهره ببرید. [[«حَتّی حِینٍ»: تا مدت ناچیزی. تا زمان کوتاهی. مراد تا پایان عمر و فرارسیدن مرگ است. یا مراد سه روز مذکور در (هود / 65) می‌باشد (نگا: زاد المسیر).]]

those were the stories that stayed with you .
اينها داستان هايي بودند که توي ذهن باقي موندن .

== visualization ==formerly, the output data from a computer simulation was sometimes presented in a table or a matrix showing how data were affected by numerous changes in the simulation parameters.
قبلا داده های خروجی از یک شبیه سازی کامپیوتری گاهی اوقات در یک جدول یا یک ماتریس نشان داده می شد که نشان می داد چگونه داده ها تحت تاثیر تغییرات بیشمار در پارامترهای شبیه سازی قرار می گرفتند.

i mean , if i were the character , id say , turn that off i cant hear .
منظورم اينه که شخصيتمون داد ميکشه اونو خفه کن ، من هيچي نميشنوم .

there is also a sign for you in (the story of) thamud. they were told: “enjoy yourselves for a while.”
در سرگذشت قوم ثمود نیز پند و عبرت است. بدان هنگام که بدیشان گفته شد: مدّت کوتاهی از زندگی تمتّع برگیرید و بهره ببرید. [[«حَتّی حِینٍ»: تا مدت ناچیزی. تا زمان کوتاهی. مراد تا پایان عمر و فرارسیدن مرگ است. یا مراد سه روز مذکور در (هود / 65) می‌باشد (نگا: زاد المسیر).]]