Results for incubators translation from English to Persian

incubators
ماشین‌های جوجه‌کشی

you know, incubators for infants, for example.
میدانید که محفظه های گرم نگه دار نوزادان، مثلا.

but traditional incubators require electricity and cost up to 20 thousand dollars.
اما دستگاه‌هاي استاندارد پرورش نوزادان نارس به برق نياز دارند و حدود بيست هزار دلار خرج بر‌مي‌دارند

one of the first industrial uses of the thermostat was in the regulation of the temperature in poultry incubators.
رادیاتورها، دیگ‌ها و فن کویل‌ها عمومی‌ترین دستگاههایی هستند که برای کنترل دما از ترموستات استفاده می‌کنند.

and we feed them -- sterilely of course -- with what we call cell culture media -- which is like their food -- and we grow them in incubators.
و آنها را تغذیه می کنیم-- البته استریل شده-- با چیزی که ما آن را محیط کشت سلولی می نامیم- که غذای آنها محسوب می شود-- آنها را در مراکز رشد و نمو کشت میدهیم.

all of these kids in blankets belong in incubators -- something like this. so this is a donated japanese atom incubator that we found in [unclear] in kathmandu.
تمام این بچه‌های زیر پتو، باید در انکوباتور نگهداری بشن - یکی مثل این. خُب، این یک انکوباتوراهدایی شرکت اتم ژاپن‌ست که ما در یک مرکز مراقبت‌های ویژه نوزادان در کاتماندو پیدا کردیم.

incubator
مرکز رشد