Results for instead translation from English to Persian

instead!
در عوض

die instead.
.به جاي انتخاب ميميرم

kill me instead
به جایش من را بُکشید

instead of a .
. سعي نميكني يک شخصيت وارسته .

instead of the king
قضاوت خواهند کرد

and instead of this,
مهم اينه كه با وجو تمام اينها

but instead... instead...
اما در عوض... در عوض

i'll go instead.
من به جاش ميرم.

use dsa instead of rsa
استفاده از dsa به جای rsa

and instead we did this .
ولي به جاي اون از اين راه اومديم .

and instead we did this. .
اما ما از همين راه اومديم .

i'll give you instead.
من در عوض این را به تو میدهم

instead of 5 days later
پنج روز بعد ، فردا به شکار بره

but they got married instead .
ولی در عوض با هم ازدواج کردند .

choose jang instead of me?
جانگ رو به جاي من انتخاب كرده

using cpu date/ time instead.
در عوض ، استفاده از تاریخ/ زمان واحد پردازش مرکزی.

instead, i'll live greatly.
در عوض من به خوبي زندگي ميکنم

and became arrogant instead of...
...و مغرور شدم به جای اینکه

instead, donate aid for people.
مراسم رو ساده برگزار كنيد

and instead, what do we value?
به جای آن، چه چیزی را ما ارزشمند مي‌بينيم؟