Results for intimidating translation from English to Persian

intimidating huh .
ترسناک هان .

it's totally intimidating.
کاملا وحشت آور است.

and that gap is very intimidating.
این فاصله خیلی ترسناکه.

and , yes , he can be very intimidating .
و بله ميتونه خيلي ترسناک باشه .

he's just a rather intimidating figure.
و نسبتاً آدم ترسناکیه.

i must cut quite an intimidating lawenforcement figure , huh .
ظاهرا با يک متهم تحت تعقيب طرفيم . نه .

be sure of themselves . and i think maybe youre intimidating .
از خودشون بپرس . شايد تو فقط ترسناک باشي .

i believe you could should be the crown prince, as you are intimidating and courageous.
من معتقدم شما كه اين همه با دل و جرات هستيد بايد وليعهد باشيد

because doodling is so universally accessible and it is not intimidating as an art form, it can be leveraged as a portal through which we move people into higher levels of visual literacy.
چرا كه نقاشی بي‌هدف در سراسر جهان در دسترسه و به عنوان شكلي از هنر دلهره‌آور نيست. بلكه مي‌تواند به عنوان منبعي به كار رود که از طريق آن افراد به سطح بالاتری از سواد بصری سوق داده شوند.

@sebastianab: in tachira there are armoured vehicles in the street; in merida the tupamaros are going around intimidating; in barinas there are protests in the street
@sebastianab: در شهر تاچیرا، خودروهای زره‌پوش توی خیابان هستند. در مدیرا، گروه توپاماروس سبب ارعاب شده‌اند. در باریناس معترضان توی خیابان هستند.