Results for magnetization translation from English to Persian

magnetization
مغناطش

magnetization .
مغناطيسي کردن .

this magnetization as a function of the external field is described by a hysteresis curve.
این مغناطیسی شدن را می توانبه عنوان یک تابع از میدان‌های خارجی توسط منحنی hysteresis توصیف کرد.

the magnetization field of a region points in the direction of the average magnetic dipole moment in that region.
انرژی مورد نیاز برای ایجاد میدان مغناطیسی می‌تواند زمانی که میدان از بین می‌رود اصلاح شود.

multiferroics are materials having two or more states with spontaneous ordering, for instance of magnetization, polar ization, or strain.
مولتی فروئیک ها موادی هستند که دارای دو یا چند حالت با ترتیب خود به خودی هستند، به عنوان مثال مغناطش، قطبی شدن یا کرنش.

(note that this is distinct from the larmor frequency, which characterizes the precession of a transverse nuclear magnetization about a static magnetic field.
(توجه داشته با شید که این فرکانس متمایز از فرکانس لارمور است که حرکت تقدیمی مغناطیدگی هسته‌ای عرضی را حول یک میدان مغناطیسی ثابت مشخص می‌کند.

in the context of a nuclear magnetic resonance experiment, the rabi frequency is the nutation frequency of a sample's net nuclear magnetization vector about a radiofrequency field.
در بحث آزمایش تشدید مغناطیسی هسته‌ای(nmr)، فرکانس رابی، فرکانس رقص محوری برای یک نمونه بردار مغناطیدگی هسته‌ای خالص حول یک میدان با فرکانس رادیویی است.