Results for my equal translation from English to Persian

equal .
:برابر شدن با .

equal to
@ label

equal gate .
دريچه برابري .

if he was my equal,...
اگر من و اون در يك رتبه بوديم

does not equal
مساوی نیست

were equal now .
حالا ما برابريم .

greater or equal
بیشتر یا برابر

that were all equal .
که فکر ميکردن ما همه يکسان هستيم . ‏ .

equal/ better than
& ٠ثال: ‌

they're equal now.
حالا اونا مساوين

were all equal partners .
مطمئن باش سهم هممون مساويه .

loving, of equal age.
دارای تمامی زیبایی آشکار زنان؛ همسالان با شوهران.

nor has he any equal.’
«و برای او هیچ‌گاه همتا و همپایی نبوده است.»

split mode (equal split)
حالت شکافتن) شکافتن برابر (

you are not my equal , sir , and you never will be .
تو هم سطح من نيستي آقا و هرگز هم نخواهي شد‏ .

curvaceous (virgins), of equal age
و آنان پستان برآمده همسالانی‌

but orphans plus orphan equal family .
اما يتيم + يتيم مساوي با يک خانواده .

whenever he struck, she would equal him.
او هجدهمین شخصی بود که دین اسلام را پذیرفت.

maybe, just maybe, less might equal more.
شاید، فقط شاید، کمتر بتوانه با بیشتر برابر باشه.

my cock plus your pussy equals .
کير من + کس تو = .