Results for obstacle translation from English to Persian

obstacle .
رداع .

obstacle race
name

if there's any obstacle,
اگر هم مانعي پيدا بشه

it's the obstacle of people
مانعی از طرف آدمها

no matter how great the obstacle
مهم نیست چقدر موانع برای اینکار وجود دارد

i can still overcome this obstacle.
من این مانع را از سر راه بر میدارم

it's just another obstacle for you
این فقط یک مانع دیگر برای شماست

the obstacle we must overcome is jang bogo,
مانعي كه بايد ازش رد بشيم جانگ بوگو هست

if he should become an obstacle to me,
اگر مانع راه من بشه

however , you must now pass the obstacle course .
به هر حال ، الان هم بايد آزمون عملي را پشت سر بزارين .

"tor przeszkód" – the obstacle course*02.
tor przeszkód - the obstacle course* 02.

it's an obstacle i must face now or later.
اين مانعيه که الان يا بعد بايد باهاش روبرو بشم

but it is also an obstacle i must overcome on my own.
اما این خودش یک مانع است و من باید به تنهایی آن را از سر راه کنار بزنم

i wonder if this would be an obstacle to dae so's future.
من نگرانم که نکند اين مانعي براي آينده ي دا سو باشد

do you think ju mong will be an obstacle in my journey to the throne?
فكر مي كني جومانگ مانعي است براي به تخت نشستن من؟

in this way, right view becomes a route to liberation rather than an obstacle.
این پدیده، شهود و رسیدن به فراشناخت نیست، بلکه یک پدیدهٔ روانی است.

lack of access to technology or good internet connectivity is an obstacle to continued learning, especially for students from disadvantaged families.
عدم دسترسی به فناوری یا ارتباط اینترنتی مناسب یکی از موانع ادامه آموزش به خصوص برای دانش آموزان در خانواده های محروم است.

equal consideration of learners ability by the teacher could be an obstacle in learner creativity, which leads to learners frustration.
در نظر گرفتن مساعی از توانایی های یادگیرندگان توسط معلم می تواند مانعی در خلاقیت یادگیرنده باشد که منجر به نا امیدی فراگیران می شود.

so, the assignment i've been given may be an insuperable obstacle for me, but i'm certainly going to try.
خوب، آنچه به من نسبت داد شده شاید مانع مغلوب نشدنی بر سر راه من باشد ولی من قطعا قصد دارم آن را امتحان کنیم.

however, there exist different obstacles when employing microservice architectures for iot and cloud computing services.
با این وجود، هنگام استفاده از معماری سرویس های مایکروسافت برای خدمات iot و خدمات محاسبات ابری، موانع مختلفی وجود دارد.