Results for overwhelm translation from English to Persian

overwhelm .
دست‌پاچه کردن .

overwhelm the landing zone .
منطقه فرود را درهم بشکنيد .

we will overwhelm them at dawn .
سپيده دم اونا را درهم ميشکنيم .

lets not overwhelm the poor fella .
بسه دیگه نمیخواد هورتون عزیز را اذیت کنیم .

adoration and admiration will overwhelm you.
تحسین و عشق ورزی، تمام وجود شما را در بر می گیرد.

their combined strength will overwhelm us .
قدرت بهم پيوسته ي اونها ما را درهم ميشکنه .

it's about acting in the face of overwhelm.
این در مورد قد علم کردن در برابرپایمال شدن است.

certainly the news of the calamity that will overwhelm has come to you!
(ای رسول ما) آیا خبر هولناک قیامت و بلیّه عالم گیر محشر بر تو حکایت شده است؟

their eyes will be downcast and disgrace will overwhelm them. such is the day that they were promised.
حال آنکه دیدگانشان (از ترس) فرو هشته، خواری فراگیرشان می‌گردد. این (همان) روزی است (که) وعده داده می‌شده‌اند.

that he may cut off a part of those who disbelieve, or overwhelm them so that they retire, frustrated.
(این وعده را که خدا به شما داده،) برای این است که قسمتی از پیکر لشکر کافران را قطع کند؛ یا آنها را با ذلّت برگرداند؛ تا مأیوس و ناامید، (به وطن خود) بازگردند.

as for the boy, his parents were believers, and we feared he would overwhelm them with oppression and disbelief.
«و اما (آن) نوجوان؛ پدر و مادرش مؤمن بودند، پس ترسیدیم (مبادا) آن دو را ناخواسته و به‌ناچار به طغیان و کفر بکشد. »

as for the boy, his parents were faithful [persons], and we feared he would overwhelm them with rebellion and unfaith.
«و اما (آن) نوجوان؛ پدر و مادرش مؤمن بودند، پس ترسیدیم (مبادا) آن دو را ناخواسته و به‌ناچار به طغیان و کفر بکشد. »

upon the day the chastisement shall overwhelm them from above them and from under their feet, and he shall say, 'taste now what you were doing!'
(اینان را متذکر ساز به آن) روزی که عذاب خدا از بالا و زیر پا آنها را فرو گیرد، و (خدا یا منادی حق) گوید: (امروز) بچشید کیفر آنچه (در دنیا) عمل می‌کردید.

otherwise it overwhelms you .
وگرنه نابودت ميکنه .