Results for pr stunt translation from English to Persian

stunt
کار نمایشی

stunt .
شيرين کاري .

stunt box .
قالب بند .

pr
pr

bad pr. .
ارتباطات بد مردمي .

pr�ah .
پره آ .

thats a stunt .
ميگن شيرين کاري .

pr�vehus .
خانه ماكت .

stunt doubles for what .
بدلکار براي چي .

rice ragged stunt virus
ویروس کوتولگی برگ‌کنگره‌‌ای برنج

somebody will do some amazing stunt .
که يک نفر يک شيرينکاريه حيرت انگيزناک ميکنه .

theyre our stunt doubles , dumbass .
اونها بدلکارهامون هستن ، احمق .

in fact , when i finish my stunt career .
در واقع وقتي کار موتور سواريمو تمام کردم .

are you nuts pulling a stunt like that for a dog .
ديوونه شدى بخاطر يك سگ اين كارها را مى‏كنى .

and if you pull a stunt today , ill kick you out .
اگه امروز كار اشتباهي انجام بدي با لگد ميندازمت بيرون .

this final stunt cost his label thousands of dollars , .
بازي آخر براي مارک او هزاران دلار ارزش دارد .

so , give the stunt team the car you want to smash up , .
بايد ماشيني را که ميخواستي تصادف کنه را به گروه بدلکاري تحويل ميدادي .

and his demonstration this weekend probably just another publicity stunt .
آخر اين هفته يک نمايش داره احتمالا فقط براي تبليغاته .

but thats okay . were stunt people . we aint got good sense .
ولي ايرادي نداره . ماها بدلکاريم . ماها عقل درست حسابي نداريم .

a pr job , for christs sake .
ما ميخواستيم که اين يک کار سريعي باشه .