Results for ramp translation from English to Persian

ramp
شیب

ramp .
پلهء سراشيب .

ramp mode
حالت تصادفی

clear the ramp .
آماده باشيد .

not now . take this next off ramp .
حالا نه ، خروجي بعدي را بپيچ .

you must move everybody up the ramp .
بايد همه را بالاي سكو ببريم . برو ، برو .

were not leaving . lower the ramp .
ما نبايد اينجا را ترک کنيم پلکان را پايين بيار .

skywalkers been forced onto the service ramp .
اسکاي واکر مجبور ميشه بره تو تعميرگاه .

we must go everybody up the ramp go , go .
همه بالاىراه خروج راه بايد برويد ، برويد برويد .

down the hall to the ramp . may god be with you . next .
برو پايين پشت صحنه شايد خدا كمكت كنه . نفر بعد .

a long ramp from the northern part of the outer narthex leads up to the upper gallery.
سربالایی موجود که از شمال ورودی شروع می‌شود سالن ستایش را به گالری بالا متصل می‌سازد.

a ramp was also built for him to get back into his den, as he was seen falling a few times while trying to make it back inside.
در زمان حکومت طالبان هم، در دوره‌ای که می‌خواستند تمام جانوران این باغ‌وحش را بکشند، مرجان یکبار و در سال ۱۳۸۷ سنگسار شد.

in addition, to access the new ring, four entrance towers were erected on the outside, each with two staircases and a central spiral ramp.
به علاوه برای دسترسی بهتر به میدان چهار ورودی احداث شد که هر کدام دو راه پله و یک رمپ مارپیچ مرکزی داشت.

our online business, which has been a third of our revenue last year, has more than doubled – our wholesale business has evaporated. if we could refinance our existing debt i think we could ramp up our sales and come out of this transformed into an all online business with higher margins.
تجارت آنلاین ما که یک سوم درآمد ما در سال گذشته بوده است، بیش از دو برابر شده است - تجارت عمده فروشی ما از بین رفته است. اگر می‌توانستیم بدهی‌های موجود خود را مجدداً تأمین مالی کنیم، فکر می‌کنم می‌توانیم فروش خود را افزایش دهیم و از این وضعیت به یک تجارت آنلاین با حاشیه بالاتر تبدیل شویم.