Results for rigorous translation from English to Persian

rigorous . beady . one of your lot .
عکاس چطوره . خوبه . حرفه ائيه .

by a fiercely rigorous moral code .
يك جور خشمگينانه برخورد ميكرد .

we will be coordinating a rigorous investigation .
ما تحقيقات کاملي را شروع خواهيم کرد .

it's being done in a rigorous manner.
بازرسی آن به طرز بسیار دقیقی در حال انجام است.

hi . youre gonna call off your rigorous investigation .
خيلي زود از انجام تحقيقات کاملت منصرف ميشي .

in rigorous situation, too perilous person knows this.
در چنين موقعيت سختيتعداد زيادي هم از موضوع خبر دارند

were given rigorous aptitude tests before we can work .
قبل از اينكه ما بتونيم كار كنيم ، تستهاي توانايي مشكلي را پشت سر مي‌گذاريم .

i put them through rigorous training, just as you instructed.
انها را تحت تمرينات سخت قرار دادم همانطور كه گفته بوديد

you will have rigorous training early every morning for the next 15 days
تا پانزده روز آینده، هر روز صبح زود آموزشهای سختی خواهید دید

then he would transfer to this place and do rigorous studies there.
واسکونسلوس را می‌توان نویسنده‌ای سینمایی و تلویزیونی دانست.

rigorous proofs were first published in 1948 by albert w. tucker and his group.
ابتدا در سال 1948 اثبات های پیچیده ای توسط albert w. tucker و گروهش منتشر شد.

while our selection process is not as rigorous as nasa, it's nonetheless thorough.
در حالی که روند انتخاب ما به سختی ناسا نیست با این حال خیلی کامل است.

" he also called for more rigorous action than that outlined by the u.s. summit.
ایران از بان کی مون دبیر کل سازمان ملل برای شرکت در این کنفرانس دعوت به عمل آورد.

arguably, rigorous mathematical physics is closer to mathematics, and theoretical physics is closer to physics.
در واقع، فیزیک ریاضی را می‌توان بستری گسترده برای فیزیک نظری و فیزیک محاسباتی به حساب‌آورد.

that we might try them therein. and whosoever turns away from the remembrance of his lord, he will thrust him into chastisement rigorous.
تا آنان را در زمینه فراوانی نعمت بیازماییم و کسی که از یاد پروردگارش روی برگرداند، او را در عذابی بسیار سخت و روز افزون درخواهد آورد،

after world war ii, the founding of the un system provided a further stimulus for more rigorous approaches to peace and conflict studies to emerge.
بعد از جنگ جهانی دوم، بنیانگذاری نظام ملل متحد و تاسیس سیستم un محرک بیشتری برای ظهور رویکردهای جدی تر در مطالعات صلح و منازعه شد.

in the rng experiment, design flexibility can be combined with rigorous controls, while collecting a large amount of data in very short period of time.
مزایای آزمایش rng اینست که در این روش شرایط می‌تواند به خوبی کنترل شده و همچنین جمع آوری مقدار زیادی از اطلاعات در مدت زمان بسیار کوتاهی ممکن است .

* this course, designed for mathematicians, is a rigorous introduction to perturbative quantum field theory, using the language of functional integrals.
this course, designed for mathematicians, is a rigorous introduction to perturbative quantum field theory, using the language of functional integrals.

but, for the first time, we can actually address this, with brain simulation, and ask very systematic and rigorous questions, whether this theory could possibly be true.
ولی، برای اولین بار، به کمک شبیه ساز مغز، ما قادر به درک آن هستیم. و سوالات بسیار جدی و اصولی را بپرسیم، که آیا این نظریه احتمالا می تواند درست باشد.

indeed, physicist james crutchfield has constructed a rigorous mathematical theory out of this idea, proving the statistical emergence of "particles" from cellular automata.
یک فیزیکدان به نام جیمز کراچفیلد بر مبنای این ایده یک تئوری ریاضی دقیق مطرح نمود که پیدایش آماری از ذرات ، از اتوماتای سلولی را اثبات می کند.