Results for sales translation from English to Persian

sales
فروش

sales .
جنس فروشي .

sales man .
فروشنده سيار .

sales activities
فعالیت های فروش

sales accounting .
حسابداري فروش .

with the 30% sales fee .
با 30% از فروش .

11:00 , sales presentation .
ساعت 11 معرفي محصول فروشي .

he won a sales prize ...
، اون يه جايزه فروش برده بود

ive heard the sales pitch .
اينارو قبلا شنيدم .

hello , boys.what is this sales .
سلام بچهها . خيره تيم را جمع كردين .

he doesnt care about the sales .
فروش براي اون مهم نيست .

sales meeting , and we make commissions .
تو حراجيه خوب اين وظيفه ماست .

i bought one to boost your sales .
اونا اين کارت پستالها را در لابي ميفروختند .

i guess it helps sales . and so .
اميدوارم به فروشها كمك كنه .

discounts , buybacks . all sales are final .
تخفيف ، باز خريد نداريم . فروش قطعيه .

and this applies for everything. even in sales.
و این روش را در خیلی جاهای دیگر می توان به کار برد. مثلا در فروش.

state officials have suspended all lottery sales .
مقامات ايالت همه بليطهاي قرعه كشي را معلق كردن .

if the sales person says, "wait a second.
اگر فروشنده بگوید: «صبر کنید ببینم،

it also boosted sales of beethoven's ninth symphony.
این فیلم همچنین باعث افزایش فروش سمفونی نهم بتهوون شد.

my father's sales manager comes here to my house...
... پدرم که مدير فروشه مياد اينجا به خونه من