Results for sanitary pad translation from English to Persian

sanitary
سالم

pad .
لفاف کردن .

sanitary napkin
نوار بهداشتی

ink pad .
استامپ .

launch pad
سکوی پرتاب

cisco - pad
cisco - رایانه شخصیstencils

pad 1 - new age
لایی ۱ - عصر جدید

to pad your account .
به خاطر اين که پول بيشتر بگيري .

cisco - pad x.28
cisco - رایانه شخصیstencils

from your hand to the pad .
از دستات تا پاهات .

hows that new pad working fine .
پانسمانت چطوره خوبه .

all the houses had proper sanitary facilities and a good water supply.
تمام خانه‌ها دارای امکانات بهداشتی و ذخایر آب مناسب بودند.

im staking nashs pad tonight .
شرط ميبندم نش امشب يک گوهي ميخوره .

mission control , we have left the pad .
کنترل ماموريت جايگاه ماموريت را ترک کرديم .

fancy yourself a little bachelor pad?
ميخواي با خودت خلوت كني ؟

nash just got a fuck pad on norton and coliseum .
نش يک گوهي ميخواد توي نورث اند کوليسومبخوره .

anyway , this definitely is a womansnaring bachelor pad .
به هر صورت ، اينجا مطمئنا يک تله است ، براي گول زدن زنها .

we got business to do . come on , give him that pad .
ما کاري داريم که بايد بکنيم اون دفترچه را بهش بده .

that pad comes out. and that's where the glue is.
پد بیرون می آید و اینجایی است که چسب هست.

& move pointer with keyboard (using the num pad)
& حرکت اشاره‌گر توسط صفحه کلید) استفاده از صفحه اعداد( ‌