Results for shame on her translation from English to Persian

shame on me .
هرچه توي دهنته بهم بگو ، شرمندم کن .

well, shame on me.
پس ، بايد شرم كنم

testament , shame on you .
وصيتنامه ، خجالت بكش .

shame on you for what you do.
بايد بخاطر کاري که ميکنيد خجالت بکشيد

fool me twice , shame on me .
دو بار بهم نارو زدي .

fool me twice , shame on me . .
من احمق دو بار باعث شرمندگي خودم شدم .

push bear down on her .
فشار بده زور بزن .

did you tell on her?
لوش دادي؟

what are you looking go , shame on you .
به چي داري نگاه مبي كني گم شو ، خجالت بكش .

and we just held on her .
ما فقط متوجه زنيم .

does she have it on her?
همراهش بود؟

iraq: shame on britain! · global voices
عراق:بریتانیا شرمت باد

please have mercy on her
...لطفا اون رو ببخشید

and i put the coat on her .
و پالتو را هم كردم تن رز .

i must be . i fit on her .
بايد برم . من سعي ميكنم باهاش تجانس پيدا كنم .

zo� just lands on her feet .
زوئي مثل گربهها با پاهاش اومد پايين .

as the old adage goes , fool me once , shame on you .
اما اشتباه کردي که باعث شرمندگيه .

hey , lets rub some ice on her neck .
هي ، يک کم يخ بذارين را گردنش .

did you see how he dotes on her .
ديدي چطور بهش ابراز عشق کرد .

im afraid shes on her own . sorry .
من از اين ميترسمکه اون تنهاست متاسفم .