Results for shared translation from English to Persian

shared
مشترک

not shared
پس‌اجرای ریشه:

& shared area
ناحیه & مشترک‌

shared folder
پوشۀ مشترک

shared love seodong
با سودانگ عشق بازی کرده

we have shared interests...
ما منافع مشترک داریم.‏

we've shared transportation.
ما از حمل و نقل بطور مشترک استفاده کرده ایم.

create a new shared memo
new

3 third place shared.
۳ عنوان سومی مشترک.

%1@%2 (shared desktop)
% 1 @% 2) رومیزی مشترک (

path to openssl shared libraries
مسیر کتابخانه‌های مشترک openssl

i wish i shared your faith.
. اي کاش منم مي تونستم توي اين فکر با تو شريک باشم

& smb shared printer (windows)
چاپگر مشترک & smb) ویندوز( ‌

shared libraries and components information
ویرایش ویژگیهای آلبوم و جمع‌آوری اطلاعات.

all shared walls and alley ways.
در حال کنترل ديوارهاي مشاء و کوچه ها هستن

- thanks. glad i shared. - come on.
ممنون ، خوشحالم كه باهات درد و دل كردم- بيخيال شو-

she shared a birthday with her father.
زادروزش با پدرش یکی بود.

have you shared your research with anyone?
شما نتايج آزمايش هاتون رو به کسي هم دادين؟

he shared his thoughts on malijet.com:
او نظر خود را در malijet.

and yet, we need to have that shared sense.
ولی همه‌ی ما باید یک هدف مشترک می‌داشتیم.