Results for sodding translation from English to Persian

sodding fantastic.
. خارق العاده اس

enjoy your sodding book.
با کتابت ، بهت خوش بگذزه

you took a sodding what?
تو چي پيدا کردي ؟

i'll throw them in the sodding wind.
همه رو مي ريزم ، دور

it took you so sodding long to get to your mark?
زیاد معطل کردی که بیای سر جات؟

it's not a raft. they built a sodding boat.
! البته که کار مي کنه ، يه نگاه بهش بنداز

now clean yourself up. you're a sodding father now.
حالا خودت رو تميز كن . ناسلامتي ، پدرشدي

i lost your sodding number. you're still a junkie!
. من شماره اون بابا رو گم کردم - تو هنوز معتادي ؟ -

i think i'm entitled to some sodding answers around here.
فكر مي كنم مستحق اين باشم كه به بعضي از سوالهام ، جواب داده بشه

and you insisted on this sodding circus so you could play happy families .
و تو اصرار داشتي اين سيرک را راه بندازي و با خانواده ات بازي کني .

everything that is done to treat burn -- basically we do a sodding approach.
هر چیزی در مورد درمان سوختگی انجام میگیرد-- عمدتا ما روش sodding را به کار می گیریم.

you were the one i was stumbling around dresden with trying to find a sodding fix.
. وقتي که توي درسدن دنبال يه ذره مواد پرسه مي زديم

the reactor will serve to fertilize the environment, deliver other things as well at the same time, and therefore we will seed that lawn, as opposed to try the sodding approach.
راکتور برای مناسب کردن محیط به کار میرود، همزمان کارهای دیگری را انجام میدهد و بنابراین ما چمن را بذر پاشی میکنیم در مقابل که تلاش براي روش چمن مصنوعس است