Results for spectacles translation from English to Persian

its mass of fictions and grand spectacles .
انبوه افسانه‌ها و نمايش‌هاي باشکوهش .

i will need my spectacles and a clear head .
من به عينكم و يکم تمرکز احتياج خواهم داشت .

just remember: spectacles , testicles , watch , wallet .
فقط يادت باشه عينك ، بيضه ، ساعت ، كيف .

mcqueen was often accused of misogyny for designs which objectified his models in a dark, twisted sexual manner (bondage, chainmail and even girls fainting upon being cinched into the most minute of corsets) or, even more frequently, attacked for producing fashions unwearable and inaccessible beyond the voyeuristic spectacles of his lavish, unorthodox runway shows with elaborate props and presentations which blurred the boundary between runway show and a new kind of installation art.
مک کوئین اغلب به بدگویی برای طرح هایی متهم می شد که مدل های او را در تاریکی مورد اعتراض قرار می داد، شیوه جنسی پیچ خورده (اسارت، chainmail و حتی دختران غش پس از اینکه به دقیقه ترین کرست) و یا، حتی بیشتر، برای تولید مد های غیر قابل پوشیدن و غیر قابل دسترس فراتر از عینک چشم چرانی از باند اسراف خود را نشان می دهد، غیر اصولی با props استادانه و ارائه که تار مرز بین باند نشان می دهد و نوع جدیدی از هنر نصب و راه اندازی مورد حمله قرار گرفت.