Results for stockade translation from English to Persian

stockade .
حصار بندي .

dal mu army stockade
اردوگاه ارتش دال مو

news has arrived from the stockade.
اخبار جديدي رسيده

she has left for the dal mu stockade.
او اينجا رو به مقصد اردوگاه دال مو ترک کرد

i am going to the dal mu stockade
من به اردوگاه دال مو ملحق ميشم

advancing towards your stockade moments ago.
بطرف تو پيش مي اومدند كه راه تو رو سد كنند

so he will definitely return to the stockade.
بنابراين اون مطمئنا به پناهگاه برميگرده

why would miss yoo hwa go to the stockade?
چرابايد بانو يو هووا به اردوگاه بره ؟

are you here to escort me to the stockade , captain .
آمديد منو تا زندان همراهي كنيد ، كاپيتان .

i have already sent her off to the dal mu army stockade.
من قبلا اونو به اردوگاه ارتش دال مو ارسال کردم

how would you be able to endure life at the stockade?
چطور ميتوني زندگي رو در يک اردوگاه تحمل کني ؟

it is i who authorized her to leave for the dal mu stockade.
من بودم که بهش اجازه دادم اينجا رو به مقصد دال مو ترک کنه

at the da mul army stockade, yoo hwa and hae mo su fall in love.
و در حصار ارتش دامول بود كه يوهوآ و هي مو سو به يكديگر دل باختند