Results for submission translation from English to Persian

submission .
اظهاراطاعت .

yes . submission . .
بله . تسليم شدن .

record submission
واکشی اطلاعات

inform of submission
اطلاع‌رسانی از ثبت

eyes be lowered in submission.
ديدگان آنها فرو افتاده.

you see , its about submission .
ميبيني ، نزديک تسليم شدنه .

o calm , dishonourable , vile submission .
آرام شرم آوره تسليم .

submission to gods will is absolute .
تسليم شدن به امر مطلق خدا .

i fear submission more than the death.
من از تسليم شدن بيشتر از مرگمي ترسم

nay, but this day they make full submission.
[نه اینکه نمی توانند یکدیگر را یاری دهند] بلکه آنان امروز فروتنانه تسلیم [قدرت حق] هستند،

it would not be a compromise but a submission.
مصالحه نبود تسليم شدن بود

no, today they will resign themselves in submission,
[نه اینکه نمی توانند یکدیگر را یاری دهند] بلکه آنان امروز فروتنانه تسلیم [قدرت حق] هستند،

if he was in the situation of death and submission,
هميشه وقتي در موقعيت بين مرگو تسليم شدن قرار داشته

wait for the right moment . position before submission .
منتظر لحظه درست باش قبل از تسليم شدن موضع بگير .

a token of spartas submission to the will of xerxes .
خشايار شاه يک نشانه از تسليم اسپارتا را ميخواهد .

do not rise against me, but come to me in submission.'
(و بعد چنین نگاشته) که بر من برتری مجویید و تسلیم امر من شوید.

get ready for the olympics . ill send the submission to the committee .
واسه المپيک آماده شو . من ادرخواستشو به کميته ميفرستم .

saying: exalt not yourselves against me and come to me in submission.
(و بعد چنین نگاشته) که بر من برتری مجویید و تسلیم امر من شوید.

[it states,] ‘‘do not defy me, and come to me in submission.’’ ’
(و بعد چنین نگاشته) که بر من برتری مجویید و تسلیم امر من شوید.

you can collect every click, every homework submission, every forum post from tens of thousands of students.
شما می توانید تک تک کلیک ها و تکلیف ها را جمع آوری کنید، و هر پستی از ده ها هزار دانشجو در فرم.