Results for temporary translation from English to Persian

temporary
موقت

temporary .
سپنج .

temporary files
پرونده‌های موقت

temporary storage .
انباره موقت .

temporary directory:
مشخص کردن فهرست راهنمای موقت

temporary (hard disk)
موقت) دیسک سخت (

your temporary replacement .
تعويض موقتت .

no , thats temporary .
نه ؛ اون موفقتيه .

default temporary folder
پوشۀ پیش‌فرض

permanent contract temporary .
قرارداد دائم داري . موقت .

even if it's temporary,
حتی اگر موقتی باشد

cache and temporary files
_پرونده‌های موقت

dug out this temporary shelter.
. از اين سنگر بعنوان پناهگاه موقت استفاده کرديم

could not delete temporary file
نتوانست پروندۀ موقت را حذف کند

could not open a temporary file.
نتوانست پروندۀ موقت را باز کند.

it may be temporary , who knows .
يا ممکنه موقتي باشه کي ميدونه .

error creating temporary script file
خطای ایجاد پروندۀ موقت دست‌نوشته@ info

back to -- everything's so temporary.
بر گشتیم به همان -- 'همه چیز موقتی است'

crime of passion , temporary insanity .
جنايت ناشي از عشق .

this is the temporary place of troops
اينجا قرارگاه موقتي ارتش هاست