Results for to live in hearts we leave behind... translation from English to Persian

to live in hearts you leave behind is not to die
زندگی در قلب هایی که پشت سر گذاشته ایم، به این معنا نیست که بمیریم

he will gulp it but will hardly [be able to] swallow it. and death will come to him from everywhere, but he is not to die. and before him is a massive punishment.
آن را (به ناچار و با رنج بسیار) جرعه جرعه می‌نوشد، و به هیچ وجه گوارایش نمی‌یابد، و (موجبات) مرگ از هر سو بدو روی می‌آورد و حال این که نمی‌میرد، (تا از آنچه بدان مبتلا است نجات یابد) و بر سر راه او (هر زمان و آن) عذاب بسیار سختی است. [[«یَتَجَرَّعُهُ»: با زحمت و رنج آن را جرعه‌جرعه می‌نوشد. «لا یَکادُ یُسِیغُهُ»: اصلاً گوارایش نمی‌یابد. «یَأْتِیهِ الْمَوْتُ»: مراد اسباب و موجبات مرگ است. «مِن وَرَآئِهِ»: گذشته از عذاب قبلی. در برابر او و بر سر راه وی.]]

dewey (1897) believes that education functions properly when there is a relationship between the individual and the environment, and that the purpose of education is to live for today, not to prepare students for future living. thus, firstly moral training should be offered and schools should serve "as a form of community". additionally, education is not a part of life and it should be regarded as "a continuing reconstruction of experience". if children gain experiences at school, then they may
دیویی (1897) معتقد است که آموزش زمانی به درستی عمل می کند که بین فرد و محیط رابطه وجود داشته باشد و هدف از آموزش زندگی کردن برای امروز است نه آماده کردن دانش آموزان برای زندگی آینده. بنابراین، اولاً باید تربیت اخلاقی ارائه شود و مدارس باید «به عنوان شکلی از اجتماع» عمل کنند. علاوه بر این، آموزش بخشی از زندگی نیست و باید آن را «بازسازی مستمر تجربه» دانست. اگر بچه ها در مدرسه تجربیاتی کسب کنند، ممکن است