Results for turn out to be translation from English to Persian

and they turn out to be the most .
و اونا ميرن که لذت بخش ترين افرادي بشن که .

as you make out to be .
قدري که غرغر ميکني از چيزي سر در بياري .

it turned out to be you .
تبديل شد به تو .

they turn out to be exact real time coordinates
بعدا معلوم شد اونا، موقعيت هاي مکاني دقيق نيروهاي جنگي ما در اقيانوس آرامه

but it turned out to be good.
اما پايان خوشي در انتظار هست

turn out to be more acceptable once he�s older .
وقتي پيرتر شد بايد مورد قبول‌تر از آب درآيد .

im sure that xray will turn out to be nothing at all .
مطمئنم توي راديولوژي چيزي پيدا نميشه .

and it turned out to be shame.
و معلوم شد شرم است.

oh, boy, i wonder what chosun will turn out to be...
...چطور میتواند

and you turned out to be the python.
و شما تبديل به يك افعي شده ايد

what if these adoptive parents turn out to be evil molesters .
چه اتفاقي ميافته اگر اين پدر و مادر آدم هاي بدي باشن .

and that, in fact, turns out to be true.
و آن در واقع، به نظر معلوم شده که درست است.

a man who turned out to be a traitor.
،مردي که بعدا معلوم شد خائن بوده

and it turns out to be structured as follows.
و به نظر می‌آید ساختار زیر را داشته باشد.

it may turn out to be nothing , but i will let you know soon enough .
، ممکنه هيچ سرنخي به دستمون نياد . اما خيلي زود خبرت ميکنم .

and it turned out to be a year of bad harvest
که باعث برداشت بد در اون سال شد

and it turned out to be quite fun in two ways.
و معلوم شد که خیلی هم مفرح بود. به دو طریق؛

which turned out to be a filling from his tooth
که مجبور شده بود دندونش رو پُر کنه

but my own adventure turned out to be quite different .
ولي ماجراجويي خودم چيزي ديگه اي . از آب دراومد .

and who turned out to be a traitor against this country,
و بعدا مشخص شد که به کشورش هم خيانت کرده