Results for we traced him to an address in york translation from English to Persian

English

Translate

we traced him to an address in york

Translate

Persian

Translate
Translate

Instantly translate texts, documents and voice with Lara

Translate now

Human contributions

From professional translators, enterprises, web pages and freely available translation repositories.

Add a translation

English

Persian

Info

English

and we raised him to an exalted station.

Persian

و [ما] او را به مقامى بلند ارتقا داديم.

Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 4
Quality:

English

and whomsoever we cause to live long, we reduce (him) to an abject state in constitution; do they not then understand?

Persian

به هر کس که طول عمر بدهیم، او را از لحاظ خلقت و آفرینش وارونه و واژگونه می‌کنیم. آیا متوجّه نیستند (که سیر صعودی، سیر نزولی به دنبال دارد، و این جهان سرای فنا است نه سرای بقا؟). [[«نُنَکِّسْهُ»: او را واژگونه و وارونه می‌کنیم. مراد عقبگرد قوای جسمانی و روحانی انسان است، تا بدانجا که بازگشت کامل انسان به حالات طفولیّت انجام می‌پذیرد، و حرکات و روحیّات کودکان در پیران پدیدار می‌گردد. به عبارت دیگر: پیران، کودکان می‌شوند (نگا: حجّ / 5، روم / 54). «الْخَلْقِ»: خلقت. آفرینش. مراد وضع جسمی و روحی است.]]

Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:

English

he ministered for a short time among the tarahumara indians in chihuahua, mexico, until health problems due to an inadequate diet and the high altitude forced him to leave.

Persian

او برای مدت کوتاهی دربین سرخپوستان تاراهومارایی در چیچوانای مکزیک کار می‌کرد، تا اینکه بخاطر مشکلات جسمانی ناشی از رژیم غذایی نامناسب و ارتفاع زیاد منطقه مجبور به ترک آنجا شد.

Last Update: 2016-03-03
Usage Frequency: 1
Quality:

English

had we wanted, we could have raised him to an exalted position but he clung to his earthly life and followed his own (evil) desires. such person's bad habits are like those of a lazy dog (in a warm climate) who always has its tongue hanging out whether you chase it away or leave it alone. such are the people who have called our revelations mere lies. (muhammad), tell them such stories so that perhaps they will think.

Persian

امّا ما اگر می‌خواستیم مقام او را با این آیات بالا می‌بردیم و (دانشش را مایه‌ی سعادتش می‌نمودیم. امّا اجبار برخلاف سنّت ما است و لذا او را به حال خود رها ساختیم) لیکن او به زمین آویخت (و به پستی گرائید و به سوی آسمان هدایت بالا نرفت) و از هوا و هوس خویش پیروی کرد. مَثل او بسان مَثل سگ است که اگر بر او بتازی، زبان از دهان بیرون می‌آورد و اگر هم آن را به حال خود واگذاری، زبان از دهان بیرون می‌آورد. این داستان گروهی است که آیات ما را تکذیب می‌دارند. (چنین افرادی بر اثر آرزوپرستی و دنیاپرستی، دائماً در پی مال‌اندوزی روان و نالانند و از ترس زوال نعمت و هراس از مرگ بیقرار و بی‌آرامند). پس داستان را بازگو کن بلکه بیندیشند (و از کفر و ضلال برگردند). [[«أَخْلَدَ إِلَی الأرْضِ»: به دنیا چسبید و بدان گرائید. به پستی گرائید. «یَلْهَثْ»: زبان بیرون می‌آورد. «تَحْمِل»: حمله کنی. بتازی. «ذلِکَ»: آن. اشاره به وصف سگ یا اشاره به وضع شخصی است که از دلائل توحید و آیات کتاب آسمانی آگاه باشد و به ترک آنها گوید و به دنبال آرزوی نفسانی و وساوس شیطانی رود.]]

Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:

Get a better translation with
8,860,618,680 human contributions

Users are now asking for help:



We use cookies to enhance your experience. By continuing to visit this site you agree to our use of cookies. Learn more. OK