Results for yellow translation from English to Persian

yellow
زرد

yellow .
اصفر .

& yellow
& زرد‌

dark yellow
ترسیم سلول

cyan, yellow
سبزآبی ، زرد

yellow fever
تب زرد

lemon yellow .
رنگ زرد ليموئي .

yellow plays with
زرد باید از دور بازی داده بشود

and yellow camels.
آتشپاره‌هائی که انگار (از لحاظ رنگ و حرکت و سرعت) شتران زردی هستند. [[«کَأَنَّهُ»: ضمیر (هُ) به لفظ (شَرَر) برمی‌گردد. «جِمَالَةٌ»: جمع جَمَل، شتران. «صُفْرٌ»: جمع اصفر، زرد رنگ. عربها این واژه را درباره شترانی به کار می‌برند که رنگ آنها زردِ آمیزه سیاه باشد (نگا: المصحف‌المفسّر).]]

cyan, magenta, yellow
سبزآبی ، سرخابی ، زرد

magenta, yellow, black
سرخابی ، زرد ، سیاه

bean yellow mosaic potyvirus
بي.واي.ام.وي (ويروس موزاييك زرد لوبيا)

seeming like yellow camels.
آتشپاره‌هائی که انگار (از لحاظ رنگ و حرکت و سرعت) شتران زردی هستند. [[«کَأَنَّهُ»: ضمیر (هُ) به لفظ (شَرَر) برمی‌گردد. «جِمَالَةٌ»: جمع جَمَل، شتران. «صُفْرٌ»: جمع اصفر، زرد رنگ. عربها این واژه را درباره شترانی به کار می‌برند که رنگ آنها زردِ آمیزه سیاه باشد (نگا: المصحف‌المفسّر).]]

cyan, magenta, yellow, black
سبزآبی ، سرخابی ، زرد ، سیاه

barley yellow dwarf luteovirus
بي.واي.دي.وي (وويروس كوتولگي زرد جو)

[bright] like yellow camels.
آتشپاره‌هائی که انگار (از لحاظ رنگ و حرکت و سرعت) شتران زردی هستند. [[«کَأَنَّهُ»: ضمیر (هُ) به لفظ (شَرَر) برمی‌گردد. «جِمَالَةٌ»: جمع جَمَل، شتران. «صُفْرٌ»: جمع اصفر، زرد رنگ. عربها این واژه را درباره شترانی به کار می‌برند که رنگ آنها زردِ آمیزه سیاه باشد (نگا: المصحف‌المفسّر).]]

all right . right hand , yellow .
خيلي خوب ، سمت راست ، زرد .

yellow mud water? charcoal water?
آب گِل زرد؟ آب زغال چوب؟

four yellows .
چهار تا زرد .