Results for reprogrammer translation from French to Persian

les reprogrammer
بايد دوباره مهندسيشون کنه

obligatoire pour les reprogrammer.
واسه نصبِ نرم‌افزار جديد روي ربات‌ها لازمه

comment ça, "le reprogrammer" ?
دقيقاً منظورتون از "برنامه‌‌ريزي مجدد" چيه؟

on doit reprogrammer l'injection.
خب ما هم سعي مکنيم سامانه کنترل پايداري خودرو رو دست کاري کنيم

devrait-on le reprogrammer ? non.
فکر نميکني که دوباره بايد برنامه‌ريزي‌اش کنيم؟

on peut les reprogrammer, les désactiver.
ميتونيم دوباره به اين ويروسها برنامه بديم ميتونيم غيرفعالشون کنيم

le temps pour reprogrammer la mallette ?
بنجي، چقدر طول ميکشه تا دوباره کيف رو برنامه‌ريزي کني؟

j'ignore ce qu'il va reprogrammer.
نمي‌دونم کي مي‌خواد اين رو دوباره برنامه‌ريزي کنه اين يه تيکه چوبه

faut le reprogrammer sur l'ancien satcom.
همه لينک ها به خطوط قديمي ماهواره اي، هکر ها هميشه همين کارو م کنن.

j.j., crétin, j'essaie de reprogrammer le passé.
حروم زاده , جی.جی.! دارم سعی میکنم گذشته رو بازنویسی کنم

- tu dois seulement reprogrammer le pc. - Ça je sais, tu es un ange.
ـ فقط بايد برنامه کامپيوتر رو عوض کني ـ اينو بلدم، تو يه فرشته‌اي

tu peux la reprogrammer pour faire à peu près tout... point de suture, cicatrisation...
و تو ميتوني اين نانو ها رودوبارهنويسيکني تاهرکاريروانجامبدن... استخوانجوشبدن،پوستروترميم کنن...

et nous allons faire de notre mieux pour vous reprogrammer pour l'année prochaine.
و کارکناي من بهترين سعيشون رو براي امتحان سال ديگه شما ميکنن

reprogrammer l'alarme à la date et à l'heure indiquées. @info: whatsthis
زمان‌بندی دوبارۀ هشدار در تاریخ و زمان مشخص. @ info: whatsthis

font color = '# ffea2f' père reprogrammer vous-même pour être en mesure entendre très bien.
پدرت جوری برنامه ریزیت کرده که بتونی توی سطح خیلی بالا ببینی و بشنوی

pour reprogrammer le matériel génétique humain, il faut un système d'acheminement, et un virus est parfait pour ça.
خب، اگه کسي بخواد اطلاعات ژنتيکي انسان رو دوباره نويسي کنه به يه سيستم عامل نياز داره و هيچي بهتر از ويروس عمل نميکنه

alors, j'ai reprogrammé les autres.
من باقي ماهواره ها رو جهت يابي دوباره کردم