Results for از طرفی گونه¬هایی مثل translation from Persian to English

از طرفی ، فرار کردن به این شکل .
on the other hand running away like that .

از طرفي که .
whitherward .

بايد از شيشه هايي مثل اين که طي سالها اقيانوس .
i need to make a serving platter for serving fish out of sea glass like this .

گونه هایی از پروانه دارای استتار طبیعی هستند
they're butterfly specimens who have a natural camouflage.

سوال هايي مثل اين .
questions on this .

آدم هایی مثل لایبنیز هم 300 سال پیش بهش فکر کرده بودند.
people like leibniz had wondered about that too 300 years earlier.

و از طرفی آنها فشار بالایی دارند، و خطرناک هستند.
but they're also very high pressure, so they're dangerous.

آدم هايي مثل خودت اميلي .
people just like you , emily .

اون كفش هايي مثل مال من داره .
it has tisset on my shoes . .

بله، چیز هایی مثل این در آن فیلم بود و او آن را تبلیغ می کرد.
yeah, stuff like that was in the movie and she's promoting it.

و دلیل اینکه اونها دارن درس میخونن این نیست که بخوان برن به مدرسه هایی مثل این.
and the reason they carry on studying is not because they went to a school like this.

از طرفي، احتمالش هست که بميره
course, there's also a chance he could die.

آخه کي ميخواد به بچه هايي مثل شما حمله کنه .
who you imagines that would it attack children like you .

، آدم هايي مثل تو هميشه فريب ميخورن .
people like you will always be deceived .

از طرفي ديگه ، ما با يک هنرپيشه روبروييم .
on the other hand , we have an actor here .

از طرفي ديگه ، ما با يک هنرپيشه روبرو هستيم .
on the other hand , we have an actor here .

از طرفي , من دارم با کاراموزي رقابت ميکنم که تلاش ميکنه زنده بمونه
besides, i challenge anyone to survive being an intern

از طرفی ما به عنوان جامعه علمی به نحوی موفق شده ایم که با استناد به شواهد ناکامل، به نتایجی برسیم که همه با آن نتایج موافقیم.
on the other hand, somehow we manage to reason together as a community, from incomplete evidence to conclusions that we all agree about.

آزمايش هايي مثل، درمانهاي افراطي با هورمون و استفاده از آدم به جاي موش آزمايشگاهي
surgical alterations, radical hormone therapy. using average citizens as unwitting guinea pigs.

در کيس هايي مثل اين ، اطلاعات خاصي وجود داره که ما از عامه مردم پنهان ميکنيم .
in cases like these , there are specific details that we withhold from the public .