Results for بیولوژیکی translation from Persian to English

این مواد اصل بیولوژیکی دارد.
that is, it has biological origin.

این در واقع یک ماده بیولوژیکی هست.
this is actually a biomaterial.

آنها از نظر بیولوژیکی سازگار نیستند.
they're not biologically compatible.

نیمه عمر بیولوژیکی استرکنین در حدود ۱۰ ساعت است.
the biological half-life of strychnine is about 10 hours.

این سلولوزی هست، نسل دوم سوخت بیولوژیکی از چمن.
that's cellulosic, second generation biofuels from prairie grass.

فقط ۱۰،۰۰۰ سال پیش. یعنی‌ دیروز در مقیاس بیولوژیکی.
that was just 10,000 years ago.

این پیشنهاد می کند که مدیریت بیولوژیکی راندمان تبدیل ala ممکن است .
this suggests that biological engineering of ala conversion efficiency is possible.

فاضلاب‌های شهری می‌توانند شامل مخلوطی از آلودگی‌های بیولوژیکی و شیمیایی باشند.
wastewater from cities can contain a mixture of chemical and biological pollutants.

به عبارت دیگر، نژاد پایه و اساس در واقعیت بیولوژیکی یا علمی ندارد.
in other words, race has no basis in biological or scientific fact.

تجزیه بیولوژیکی منجر به جداسازی سرامید سیتوتوکسیک جدید از cyperus rotundus l شد.
bioassay-guided isolation of a new cytotoxic ceramide from cyperus rotundus l.

این سازمان به شکل نظامی با فعالیت‌های غیر قانونی بیولوژیکی، در جهان مبارزه می‌کرد.
chris soon finds he has to confront his past in the shape of old enemy albert wesker.

اما آنها همچنین به داخل مغز ما خواهند رفت، و با نرونهای بیولوژیکی ما تعامل خواهند داشت.
but they'll also go inside our brain, interact with our biological neurons.

برای شناسایی تمام خطرات بالقوه بیولوژیکی ، فیزیکی و شیمیایی که با تأمین آب آشامیدنی مرتبط هستند
to identify the hazardous events that can result in hazards gaining entry to the water supply “what could happen here or what could go wrong here?”;

ج/آکسونومی زیربنای تمام تحقیقات بیولوژیکی است، با پیامدهایی برای بسیاری از زمینه های علمی و کاربردی
c/axonomy underpins all biological research, with implications for many basic scientific and applied fields

آخرین تمایز بیشترین ارتباط بیولوژیکی را دارد، زیرا مکان‌های بسیاری در یک درخت بدون ریشه برای قرار دادن ریشه وجود دارد.
the last distinction is the most biologically relevant; it arises because there are many places on an unrooted tree to put the root.

برای نمونه های بیولوژیکی دلیل مهم دیگری برای محدودیت وضوح tem ها آسیب تابشی است ، یعنی از بین بردن نمونه توسط الکترون های پراکنده غیر استلاک
for the limitation of the resolution of tems is radiation damage, i.e., the destruction of the sample by inelastically scattered electrons

در حال حاضر ، از تکنیک های پلاسما به طور ترجیحی برای تولید توپولوژی های مختلف بر روی سطوح استفاده می شود تا اثرات بیولوژیکی سلول آنها بررسی شود
at present, plasma techniques are used preferentially to produce different topologies on surfaces to investigate their cell biological effects

آنها آب سنگین را برای آزمایش ردیابی بیولوژیکی، به منظور تخمین میزان بازدهی آب در بدن انسان، مورد استفاده قرار دادند.
oral doses of heavy water in the range of several grams, as well as heavy oxygen 18o, are routinely used in human metabolic experiments.

بنابراین اگر من چند نقطه رو بصورت حرکت بیولوژیکی به حرکت دربیارم. بنابراین اگر من چند نقطه رو بصورت حرکت بیولوژیکی به حرکت دربیارم. مدار مغز به سرعت میفهمه جریان چیه.
so if i take some dots and set them in motion with biological motion, your brain's circuitry would understand instantly what's going on.

با توجه به اندازه نسبتاً کوچک ژنوم خربزه، این امکان را فراهم می کند که پیش نویس توالی ژنومی برای پاسخگویی به سوالات بیولوژیکی و کاربرد آنها در پروژه های اصلاحی وجود داشته باشد.
same variety field not maintaining desired varietal purity for certification & wild speciesa