Results for creyera translation from Spanish to Persian

ojalá me creyera.
کاش من رو هم باور داشتين.

incluso si lo creyera.
حتي خودم هم باورش كردم

- aunque si le creyera...
حتي اگه باور کنم اين موضوع رو

solo espero que lo creyera.
فقط اي کاش اينو باور ميکرد

¿que él te creyera soltera?
ميخواستي حلقه نداشته باشي، تا فکر کنه که تو مجردي؟

aunque creyera en los dioses,
ولياگهبه خدايانايمانداشتم،

si creyera eso, no estariamos aqui.
اگه حرفتو باور داشتم که الان اینجا نبودیم!

necesitaba alguien que creyera en ella.
اون کسي رو مي خواست که حرفش رو باور کنه.

dudo que me creyera si se lo dijera.
شک دارم اگه هم بهش ميگفتم باورش بشه.

si lo creyera, iría vestido de madera.
اگه فکرش رو هم مي کردم که کار تو بود الان توي تابوت بودي

-yo no he dicho que no le creyera.
نگفتم که باور نکردم

si no creyera que eres corrupto, te diría.
اگه فکر مي کردم آدم درستي هستي ممکن بود بهت بگم ، ولي نيستي ، پس نمي تونم

lo hiciste de forma que nadie me creyera.
کاري کردي هيچکس حرفم رو باور نکنه.

a nadie que me creyera, excepto eric sacks.
،هيچ‏کسي حرفم رو باور نکرد . به جز اريک ساکس

no habría tomado su dinero si no lo creyera.
-واقعاً فکر مي‌کني شانسي داره؟ -اگه اين فکرو نمي‌کردم پولش رو نمي‌گرفتم .

pero durante los exorcismos, actuaba como si lo creyera.
يه جوري رفتار کردم که اعتقاد دارم

- esa podría ser la razón de que creyera reconocerte.
ايناها احتمالاً براي اين بود که فکر کردم يه جايي ديدمت

aunque creyera que barr es inocente, no es mi trabajo.
-حقيقت رو رها کنيم. حتي اگر من باور داشته باشم که "بار" بيگناهه، اين شغل من نيست.

si creyera que esta lucha valiera el esfuerzo, los apoyaría.
به شما التماس کردم

como si creyera realmente en esa mierda que están repartiendo allí.
انگار من واقعا به چيزايي که اونجا گذاشتن اعتقاد دارم