Results for corrigan translation from Swedish to Persian

- corrigan.
کوريگان.

och corrigan med.
و کوريگان هم يه اشتباه بود.

michael corrigan?
"مايکل کوريگان" چي؟

de flesta rör corrigan.
بيشترشون مرتبط با "کوريگان"ـه.

- med hanteringen av corrigan...
حل کردن قضيه کوريگان يه فرصت دادم

- corrigan är också orubblig.
کوريگان هم سرسخته.

corrigan hamnar inte i den kategorin.
کوريگان تو اين مقوله جا نميشه

-bättre det än kritik för corrigan.
-از قضيه "کوريگان" که بهتره .

och vi vill ha michael corrigan frigiven.
و همينطور "مايکل کورگان" هم بايد آزاد بشه.

hur blev michael corrigan michael corrigan?
چطوري مايکل کوريگان، مايکل کوريگان شد؟

jag rör varken corrigan eller nåt annat.
درباره "کوريگان" و يا چيز ديگه اي نمينويسم.

ska vi bara låta corrigan ruttna i fängelset?
پس بايد بذاريم "کورگان" تو زندان بپوسه؟

hon pratar privat med corrigan, det är ingenting.
اون داره... به صورت خصوصي با کريگون صحبت ميکنه. -مسأله‏اي نيست .

jag trodde du övertygade corrigan om att göra uttalandet.
فکر ميکردم داري کوريگان رو راضي ميکني که بيانيه رو اعلام کنه.

tack, mr litsky, men jag vill höra det från mr corrigan.
ممنون، آقاي ليتسکي ولي دوست دارم که از آقاي کوريگان بشنوم.

- vi erbjöd mr corrigan glasögon. - det gjorde de.
-به آقاي کوريگان پيشنهاد عينک داديم ...

ni gör en stor sak av michael corrigan, men det är bara yta.
خيلي الکي روي قضيه "مايکل کوريگان" زوم کردين. تازه خيليم سطحي.

jag får ta skit varenda dag så länge corrigan sitter inlåst.
هر روزي که "کورگان" تو زندان باشه من زير بمباران منتقدها قرار ميگيرم.

och att vi gör allt vi kan för att mr corrigan ska återvända till usa.
و هرکاري که ازمون بربياد انجام ميديم تا بتونيم آقاي "کوريگان" رو به آمريکا برگردونيم.

upplys presidenten om att jag inte åker förrän mr corrigan följer med mig.
لطفاً به رئيس‏جمهور اطلاع بدين من اينجا رو ترک نميکنم تا وقتي که آقاي کوريگان همراه من بيان.