Vous avez cherché: air operated puts on makeup clamps (Anglais - Perse)

we put on a lot of makeup , etc .
ما آرايش غليظ ميكنيم و اينجور چيزا .

it's time to put on your makeup.
الان وقت آرايش رسيده

ill never huff and puff waiting for you to put on your makeup .
هيچوقت اونو به يک دختر نشون ندادم .

all right . well , hang on a sec . let me put on some makeup .
خيلي خب ، يک لحظه وايسا بذار آرايش کنم .

so she put on about a half pound of makeup , fixed it up with a veil .
نيم کيلو پودر و ماتيک به خودش ماليد .

put on .
بکار گماردن .

help me put on my coat
به من کمک کن تا پالتوم رو بپوشم

and put on their uniforms .
و لباس اونا را بپوشيم .

for corruptible must put on incorruption .
اين جسم فاسد شدني را فساد ناپذير بگردان .

and this mortal must put on immmortality .
و اين جسم فنا پذير راابدي ساز .

as long as i put on my iron vest , .
، از وقتي من لباس آهني مو ميپوشم .

and you put on the t-10 parachute.
چتر مدل "تی 10" رو می‌پوشی.

please put on your seat belts. seat belt, please.
لطفا کمربندتون رو ببندين

now, i'm going to put on the blindfold.
حالا من این چشم بند رو می بندم.

girl: uncle khaled. here, put on the headscarf.
دختر: عمو خالد. بیا، این روسری را سرت کن.