Vous avez cherché: curtain (Anglais - Perse)

curtain
پرده

curtain .
جدار .

curtain rod
چوب‌پرده

iron curtain .
پردهآهنين .

golden curtain
پرده طلایی

bamboo curtain .
پردهء حصيري .

curtain (disambiguation)
پرده

a curtain blowing .
يه پرده که باد اونو تکون ميداد .

“through the curtain”.
“through the curtain”.

put this curtain in myself .
اين پرده را خودم نصب کردم .

lord rochester left at the curtain .
لرد راچستر به کورتين رفت .

a curtain almost, or a window.
يه پرده يا يه پنجره بوجود اومد

the curtain drawn back from the skies,
و آنگاه كه آسمان بركنده و درنَوَرْديده شود.

a radiator hissing . a curtain blowing .
يه رادياتور که سوت ميکشيد . يک پرده که باد اونو تکون ميداد .

its like god made a curtain with the smoke , .
، مثل اينه كه خدا يک پرده از دود درست كرده .

the grey rain curtain of this world rolls back .
که همه خواهيم پيمود .

a curtain of silence seems to have fallen around her .
هاله اي از سكوت اطرافش را فرا گرفته است .

all right , conor , l want you to jump into this curtain .
خيلي خوب ، کانر ، ميخوام بپري . روي اين پرده .

tell latrell theres an extra shower curtain in the bathroom .
به لترل بگو . يک پرده اضافي حمام درحمام هست .

they are held out of the way of the window by means of curtain tie-backs.
برای انجام این کارِ بسیار خلاقانه، شما تنها به تعدادی دکمه نیاز دارید.