Vous avez cherché: footsteps (Anglais - Perse)

when he hears my footsteps
در رو باز خواهد کرد

and they run in their footsteps.
(چنان دل و دین به تقلید نیاکان داده‌اند که انگار) آنان را به دنبال نیاکانشان به شتاب می‌رانند. [[«عَلی آثَارِهِمْ»: در راه ایشان. به دنبال آنان (نگا: مائده / 46، کهف / 6). «یُهْرَعُونَ»: به شتاب رانده می‌شوند. به سرعت روانه می‌گردند. (نگا: هود / 78).]]

follow in the footsteps of siva . .
قدمهاي شيخ را تعقيب كنيد .

footsteps departing no . please , stay .
نه ، لطفا ، بمونين .

you retrace the footsteps of abraham.
شما رد پای ابراهیم را دوباره می گیرید .

and rushed along in their footsteps.
(چنان دل و دین به تقلید نیاکان داده‌اند که انگار) آنان را به دنبال نیاکانشان به شتاب می‌رانند. [[«عَلی آثَارِهِمْ»: در راه ایشان. به دنبال آنان (نگا: مائده / 46، کهف / 6). «یُهْرَعُونَ»: به شتاب رانده می‌شوند. به سرعت روانه می‌گردند. (نگا: هود / 78).]]

so they hastily follow their footsteps!
(چنان دل و دین به تقلید نیاکان داده‌اند که انگار) آنان را به دنبال نیاکانشان به شتاب می‌رانند. [[«عَلی آثَارِهِمْ»: در راه ایشان. به دنبال آنان (نگا: مائده / 46، کهف / 6). «یُهْرَعُونَ»: به شتاب رانده می‌شوند. به سرعت روانه می‌گردند. (نگا: هود / 78).]]

i didntwanty ou to follow in his footsteps .
من نميخوام تو فقط راهشو دنبال کني .

im not following in herb martins shoddy footsteps .
من نميتونم پامو جايي بذارم که هرب مارتين پاي کثيفشو گذاشته .

she followed in their footsteps , and he didnt .
خواهره راهشون را ادامه داد ولي ريپر نه .

so they (too) were rushed down on their footsteps!
(چنان دل و دین به تقلید نیاکان داده‌اند که انگار) آنان را به دنبال نیاکانشان به شتاب می‌رانند. [[«عَلی آثَارِهِمْ»: در راه ایشان. به دنبال آنان (نگا: مائده / 46، کهف / 6). «یُهْرَعُونَ»: به شتاب رانده می‌شوند. به سرعت روانه می‌گردند. (نگا: هود / 78).]]

* lam lay yong, ang tian se (2004) "fleeting footsteps.
* lam lay yong, ang tian se (2004) "fleeting footsteps.

footstep .
پي .