Vous avez cherché: motivating (Anglais - Perse)

this issue is one of the motivating factors behind prototypes.
این مسئله یکی از عوامل ایجاد انگیزه در پس نمونه‌های اولیه‌است.

this was a powerful factor motivating the adoption of general relativity.
این عامل قدرتمندی در پذیرش نسبیت بود.

he's beginning to have images that are motivating him to get up.
او شروع به یادآوری تصاویری میکند که به او انگیزه بلند شدن را می دهند او شروع به یادآوری تصاویری میکند که به او انگیزه بلند شدن را می دهند

now people are motivated through emotions, but different people find different things motivating.
حالا مردم از طریق احساسات دارای انگیزه شده اند، ولی آدمای مختلف با چیزای مختلف دارای انگیزه میشن.

this is a simulation that uses graphics, but other people find motivating what money can buy, not just numbers.
این یه شبیه سازیه که از تصویرسازی استفاده میکنه، ولی آدمای دیگه با اینکه پول چه چیزایی میتونه بخره دارای انگیزه میشن، نه فقط اعداد و ارقام.

okay. this is getting stronger and stronger to the point where it's actually going to be a motivating factor.
خوب این قوی تر و قوی تر می شود تا جایی که تبدیل به یک فاکتور محرک می شود تا جایی که تبدیل به یک فاکتور محرک می شود

motivating factors overview people must be motivated to accomplish their personal goals and the goals of the organization of which they are part. although indiviu almotives may be affected by external circumstances and stage in life, the motives, or basic needs, of most people are remarkably similar. motivation: the process of stimulating an individual to take action that will accomplish a desired goal, an important skill for all involved in management, defined as working with and through ot
عوامل انگیزه بخش بررسی اجمالی مردم باید انگیزه برای به انجام رساندن اهداف شخصی خود و اهداف سازمان که بخشی از آن هستند. اگر چه almotives indiviu ممکن است تحت تاثیر شرایط خارجی و مرحله در زندگی، انگیزه ها، و یا نیازهای اساسی، از اکثر مردم به طور قابل ملاحظه ای مشابه است. انگیزه: فرایند تحریک فرد به اقدامی که هدف مورد نظر را به انجام خواهد رساند، یک مهارت مهم برای همه درگیر در مدیریت، تعریف شده به عنوان کار با و از طریق ot