Vous avez cherché: the scale emphasizes (Anglais - Perse)

check out the scale .
ترازو را نگاه كن .

select the scale for the temperature
هیچ عنصری نقطۀ ذوبش در حدود این دما نیست

but look at the scale of the differences.
اما به میزان اختلاف توجه کنید.

i mean, it just gives you the scale.
منظور من دادن يك مقياس به شما است.

and so i forgot to tell you the scale.
ميخواهيم همچنان بزرگ نمايي كنيم. خوب. فراموش كردم مقياس را به شما بگم.

so you can imagine the scale of the effort.
پس شما ميتوانيد مقياسي از تلاش را تصور كنيد.

and it's at the scale of the night sky.
واون درمقیاس آسمان شب است.

it was too sudden and the scale became so large.
خارج از برنامه ريزي بود

then he whose deeds shall weigh heavier in the scale
اما هر كه سنجيده‌هايش سنگين برآيد،

hurry , hurry , hurry . over here . step up play the scale .
بشتابيد بشتابيد بشتابيد اينجا امتحان کنيد نشونه بگيريد .

those whose good deeds will weigh heavier (on the scale)
اما هر كه سنجيده‌هايش سنگين برآيد،

let the scales fall away .
بزارين تا مقياسها از بين برند .

do not transgress the scales.
(و حکم کرد) که هرگز در میزان (عدل و احکام شرع من) تعدّی و نافرمانی مکنید.

so that none may err against the scales,
(و حکم کرد) که هرگز در میزان (عدل و احکام شرع من) تعدّی و نافرمانی مکنید.

give just weight and do not skimp the scales.
در وزن کردن و برکشیدن (کالاها و در متر کردن و اندازه‌گیری چیزها) دادگرانه رفتار کنید و از ترازو مکاهید (و کم و کاست ندهید و کم‌فروشی نکنید). [[«الْمِیزَانَ»: ترازو. در اینجا میزان و سنجش، به معنی خاص خود مورد نظر است. یعنی در معامله چیزی کم و کسر نگذارند. بعضیها، میزان را در آیه 7 اسم آلت و به معنی وسیله سنجش، و در آیه 8 به معنی مصدری، یعنی وزن کردن، و در آیه 9 به معنی مفعولی، یعنی جنس موزون می‌دانند (نگا: قاسمی، کبیر).]]

halfbreed tipped the scales when he started killing my friends .
، تعادل را اون دورگه به هم زد . با کشتن دوستهام .

as for him, whose deeds weigh heavy in the scales,
اما هر كه سنجيده‌هايش سنگين برآيد،