Vous avez cherché: ostatniego (Polonais - Perse)

idź do ostatniego
رفتن به آخرین فقره

idź do ostatniego wiersza
برو به آخرین سطر

czas ostatniego dostępu:% 1
دستیابی‌شده:% 1

przenieś do ostatniego arkusza
حرکت به آخرین برگه

utworzone od ostatniego sprawdzania:
از آخرین بررسی ایجاد‌شده:

użyj ostatniego aktywnego filtra
استفاده از آخرین پالایۀ فعال

czas ostatniego odbudowania urzędu pocztowego
آخرین دفعه ، اداره پست بازسازی شد

pokazuje lokalne zmiany od ostatniego uaktualnienianame
نمایش تغییرات محلی از آخرین به‌روزرسانیname

nie możesz ukryć ostatniego widocznego arkusza.
نمی‌توانید آخرین برگۀ مرئی را مخفی کنید.

wysuń płytę cd po zakończeniu zgrywania ostatniego utworu
پس زدن دیسک فشرده بعد از این که آخرین شیار شکافته می‌‌شود

ukryj ikonę na tacce systemowej po zamknięciu ostatniego portfela
مخفی کردن شمایل سینی سیستم زمانی که آخرین wallet بسته است

utracisz wszystkie zmiany od ostatniego zapisu czy chcesz kontynuować?
همۀ تغییراتی که از آخرین ذخیره ایجاد کردید از بین می‌رود می‌خواهید ادامه دهید ؟

z powodu błędu programu, nie jest możliwe usunięcie ostatniego elementu.
به خاطر یک اشکال ، حذف آخرین عنصر ممکن نیست.

w 1997 roku żyło jeszcze 13 osobników, a ostatniego żywego widziano w 2004.
از آن سال به بعد این گونه به عنوان گونه‌ای منقرض در نظر گرفته شد.

więcej internautów sarkastycznie wypowiedziało się na temat chaosu, jaki wywołał smog podczas ostatniego święta narodowego.
بیشتر شهروندان اینترنتی، درباره آشفتگی‌های پیش‌آمده در سفرهای جاده‌ای به دلیل وجود مه‌دود در طول تعطیلی‌های اخیر با ریشخند و تمسخر نوشتند.

wy macie w posłańcu boga piękny wzór - dla każdego, kto się spodziewa boga i dnia ostatniego i kto boga często wspomina.
البته شما را به رسول خدا (چه در صبر و مقاومت با دشمن و چه دیگر اوصاف و افعال نیکو) اقتدایی نیکوست، برای آن کس که به (ثواب) خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.

w 1997 r., peterson nawiązał współpracę z izraelską wokalistką ofra haza przy produkcji jej ostatniego albumu "ofra haza".
در سال ۱۹۹۷، پترسن با افرا هازا (ofra haza)، خوانندهٔ اسرائیلی همکاری کرد و تهیه‌کنندگی آخرین آلبوم او، "ofra haza" را برعهده گرفت.

i powiedział pierwszy do ostatniego: "wy nie macie żadnej wyższości nad nami. zakosztujcie więc kary za to, co zyskaliście!"
و اولینشان به آخرینشان گفت: «شما را بر ما هیچ برتری نبوده، پس به سزای آنچه به دست می‌آوردید عذاب را بچشید.»

i uratowaliśmy go, i tych, którzy byli razem z nim, przez miłosierdzie pochodzące od nas, i zniszczyliśmy do ostatniego tych, którzy za kłamstwo uznali nasze znaki i którzy nie byli wierzącymi.
آنگاه او و همراهان او را به رحمت خویش نجات دادیم و ریشه دروغ‌انگاران آیات خود را برکندیم، و آنان مؤمن نبودند

i kiedy obiecał wam bóg, iż jeden z dwóch oddziałów wam się podda, pragnęliście, aby to był ten, który nie był uzbrojony. lecz bóg chciał utwierdzić prawdę przez swoje słowa i zniszczyć niewiernych do ostatniego,
(ای مؤمنان! به یاد آورید) آن گاه را که خداوند پیروزی بر یکی از دو دسته را به شما وعده داد. (پیروزی بر کاروان تجاری قریش به سرپرستی ابوسفیان، و یا پیروزی بر لشکری که از مکّه تدارک شده بود و به سرپرستی ابوجهل برای نجات کاروان آمده بود). شما دوست می‌داشتید دسته‌ای نصیب شما گردد که از قدرت و قوّت چندانی برخوردار نیست (که کاروان بود،) ولی خدا می‌خواست حق را با سخنان خود (که بیانگر اراده و قدرت یزدانند، برای مردم) ظاهر و استوار گرداند و کافران را (از سرزمین عرب با پیروزی مؤمنان) ریشه‌کن کند (لذا شما را با لشکر قریش درگیر کرد). [[«غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْکَةِ»: فاقد قوّت و قدرت. بی‌نیرو و شکوه. «یُحِقُّ»: ثابت و پابرجا دارد. «دَابِرَ»: دنباله‌رو. آخر. (قَطْعُ الدَّابِر) کنایه از ریشه‌کن کردن است.]]