Hai cercato la traduzione di discrimination between closely r... da Inglese a Persiano

his mania was closely related to .
جنونش کاملا به .

and again, closely related to inequality.
و دوباره ، بطور تنگاتنگی به نابرابری وابسته است.

coronavirus diseases, a group of closely related syndromes
بیماری‌های ناشی از کروناویروس، گروهی از سندروم‌های دارای ارتباط نزدیک

but the kitchen is closely related to the safety of his majesty
اما سلامتی عالیجناب کاملا به آشپزخانه بستگی دارد

asl is most closely related to french sign language (fsl).
asl شباهت بسیار زیادی با زبان اشاره فرانسوی (fsl) دارد.

bat alpha-covs closely related to hcov-229e have been found.
alpha-covهای خفاشی که رابطه نزدیکی با hcov-229e دارند، یافت شده است.

here you see submissive gestures from two members of very closely related species.
در اینجا شما دوژست مطیعانه از دوگونه خیلی نزدیک به هم را میبینین

closely related to motif is the motif window manager (mwm).
مدیر پنجره موتیف یا به اختصار mwm رابطه نزدیکی با موتیف دارد.

kalai notes that this solution is closely related to the ideas of john rawls.
کالای ذکر کرده که ایدهای این راه حل رابطه نزدیکی به ایده‌های جان رالز دارد.

the generalized chinese restaurant process is closely related to pitman–yor process.
فرایند رستوران چینی تعمیم یافته ارتباط نزدیکی به فرایند پیتمن-یور دارد.

it was originally designed to translate between closely related languages, although it has recently been expanded to treat more divergent language pairs.
در اصل برای ترجمه بین زبانهای نزدیک طراحی شده است، هر چند که اخیرا برای ترجمه جفت زبان های متفاوت تر گسترش یافته است.

phase in sinusoidal functions or in waves has two different, but closely related, meanings.
فاز در یک تابع سینوسی یا در موج دارای دو معنی متفاوت اما نزدیک به هم است.

physiology is the study of function and is closely related to anatomy which is the study of form.
فیزیولوژی همچنین یکی از دانش‌های پایه‌ای در پزشکی است که ارتباط تنگاتنگی با دانش کالبدشناسی(آناتومی) دارد.

two organisms that are very closely related are likely to display very similar dna sequences between two orthologs.
دو ارگانیسم بطور نزدیکی بهم وابسته‌اند احتمالاً توالی‌های dna‌های خیلی شبیه به هم را بین دو اُرتولوگ نمایش می‌دهند.

however, mitochondrial transfer can occur between closely related taxa and copies of mitochondrial genes frequently have been transposed to the nucleus, potentially creating confusion of provenance.
با این حال، انتقال میتوکندری می‌تواند بین گونه‌های نزدیک به هم اتفاق بیفتد و نسخه‌هایی از ژن‌های میتوکندری اغلب به هسته منتقل شده‌اند، که به طور بالقوه باعث سردرگمی منشأ می‌شود.

and if you look at measures of involvement in community life or social capital, very similar relationships closely related to inequality.
و اکر شما به معیار مشارکت در زندگی جمعی توجه کنید یا سرمایه اجتماعی ، ارتباطات بسیار مشابه نزدیک با نابرابری دارند ارتباطات بسیار مشابه نزدیک با نابرابری دارند

even if a query sequence does not produce an exact match, it will be possible to link an organism to closely related ones.
حتی اگر یک دنباله پرس و جو تطابق دقیقی را ایجاد نکند، می توان یک موجود زنده را به ارگانیسم های نزدیک مرتبط پیوند داد.

picard is a language or a set of languages closely related to french, and as such is one of the larger group of romance languages.
زبان پیکاردی زبانی هندواروپایی از شاخه زبان‌های اوییل است که در کشورهای فرانسه و بلژیک در حدود هفتصد هزار تن گویشور دارد.

an animal serves as the evolutionary host of an hcov if it harbours a closely related ancestor sharing high homology at the level of nucleotide sequence.
اگر حیوانی پناهگاه یک جد نزدیک ویروسی باشد که همسانی بالایی در سطح توالی نوکلیوتیدی داشته باشد، آن حیوان به عنوان میزبان تکاملی hcov عمل می‌کند.

chemical potential of electrons in solids is closely related to the concepts of work function, fermi level, electronegativity, and ionization potential.
در فیزیک نیمه رسانا، پتانسیل شیمیایی یک سیستم از الکترون‌ها به عنوان تراز فرمی (fermi level).