検索ワード: karabasan (オランダ語 - ペルシャ語)

karabasan zal het voelen.
کاراباسان حسش ميکنه.

karabasan is een nare kerel.
قرباني هاي بيهوش رو صيد ميکنه، با تغذيه از جوارح داخليشون

zal karabasan niet verbannen alleen faust sterker te maken?
براي کوتاه مدت آره، ولي جرالدين رو زنده نگه ميداره،

wanneer karabasan binnenkomt, zullen we achter deze cirkel terugtrekken.
وقتي داخل حلقه شد... .

een kwaadaardige demon genaamd karabasan is aan het azen op mijn slachtoffers, overhevelt krachten die mij toebehoren.
يه شيطان سرکش به اسم کاراباسان داره قرباني‏هاي منو شکار ميکنه، و از قدرتي که مال منه استفاده ميکنه.