検索ワード: retorische (オランダ語 - ペルシャ語)

retorische vraag?
-کار کردن براي کسي که بهت احترام نمي ذاره يه کم سخته -چرا؟

- geen retorische vragen.
ميدوني ؟ چقدر سوال ميپرسي

daar komt een retorische vraag.
به نظر مياد يه سوال معني دار باشه.

is dat een retorische vraag?
اون يک سوال غير مستقيمه؟

- dat was een retorische vraag.
برداشتند؟ اين سوال تاکيدي بود

- is dat een retorische vraag?
اين يه پرسش استفهاميه؟

het was een retorische vraag, lul.
اين يه سؤال معني دار بود.

-het zijn allemaal retorische vragen.
آخه حتي يه کلمه از حرفايي که مي زنه رو هم نمي فهمم چيزي نيست، فقط داره يه سري سؤالات بلاغي مي پرسه

het was een retorische vraag, vriend.
هي، من که خيلي عاليم. اوه، اين از اون سوالاس که کسي انتظار جوابي نداره، رفيق.

ja, alice, dat is een retorische vraag.
بله آليس جواب اين سوال مشخص بود

dat is een retorische vraag, mag ik hopen?
اميدوارم که سوال لفظي باشه

als dat een retorische vraag was, zou ik nu weggaan.
ببينيد ، اگه اين حرفم واقعي بود معنيش اين بود که الان ميتونم بذارم برم

val me niet in de rede als ik een retorische vraag stel.
رو دزدیده. آقای "ماسگِرِیو"، لطفا وقتی دارم سوالی با جوابِ کاملا واضح اَزَتون می پرسم، وسطِ حرفم نپرید.

heb je een rijke familie? dat was een retorische vraag.
خونواده ای داری که بتونی ازشون باج بگیری؟

het is waarschijnlijk een retorische vraag, maar waarom steel je mijn spullen?
،مي‌دونم پرسش نابجاييه جان تو اما واسه چي داري چيزاي منو کَف ميري؟

ik moet toegeven dat miss dunbar jarenlange ervaring heeft met retorische argumenten in de rechtbank.
خب، باید اعتراف کنم که خانوم "دانبار" تجربه زیادی توی آوردن استدلال‌های کلامی داره.

omdat het een retorische vraag is. wat is latijns voor: "ik ben een echte oen"?
هي، چارلي، کلمه لاتين براي من يه هرزه ام چيه؟

afgezaagd, retorisch, vol clichés, hol.
کهنه؛ فقط شعار پوچ و بدون محتوا