プロの翻訳者、企業、ウェブページから自由に利用できる翻訳レポジトリまで。
翻訳の追加
گوساله
calf
最終更新: 2014-01-31 使用頻度: 4 品質: 参照: Wikipedia
گوشت گوساله
veal
最終更新: 2013-06-12 使用頻度: 2 品質: 参照: Wikipedia
بي گوساله .
farrow .
最終更新: 2011-10-24 使用頻度: 1 品質: 参照: Wikipedia
کاغذ پوست گوساله
vellum
最終更新: 2011-10-23 使用頻度: 1 品質: 参照: Wikipedia
گوساله زائيدن .
calve .
موبي . گوساله طلايي .
mooby , the golden calf .
最終更新: 2011-10-24 使用頻度: 2 品質: 参照: Wikipedia
معدههاي خشكشده گوساله
stomach
最終更新: 2013-06-12 使用頻度: 1 品質: 参照: Wikipedia
حتما خانم , استيک گوساله
yes, ma'am. rib eye, bloody.
كي سوسيس گوساله خواسته بود .
whos got the wiener schnitzel .
گوساله جوان در علفزار چرا ميکنه .
young calf munches on what grows .
استيک گوساله لطفا گرانترين نوع استيک در جهان
i'll have the rib eye, bloody.
پس خزید بسوی خاندان خویش و بیاورد گوساله فربه
he went quietly to his wife and returned to his guests with a fat, roasted calf.
最終更新: 2014-07-03 使用頻度: 1 品質: 参照: Wikipedia
100كيلومتر تا گوشت گوساله و سوسيس فاصله داريم .
we 100 kilometres from beers and sausage .
آیا من گوساله را با باز کردن شکم گاو نجات ندادم؟
didn't i save the calf by cutting the cow's stomach open?
من بیرون آوردن گوساله ...از شکم گاو را قبلا دیده ام
i've seen getting a calf out of cow's stomach
در نهان و شتابان نزد كسان خود رفت و گوساله فربهى آورد.
در exodus ۳۲ هارون بت گوساله طلایی را از حلقههای ذوب شده ساخت.
in exodus 32, aaron makes the golden calf from melted earrings.
最終更新: 2016-03-03 使用頻度: 1 品質: 参照: Wikipedia
آنگاه پنهانی نزد اهل بیت خود رفت و کباب گوساله فربهی نزد مهمانان باز آورد.
پس پنهانى به نزد خانواده خود رفت و گوساله فربهى- بريان شده- بياورد.
گفتند همچنان در خدمت او [گوساله] میایستیم تا موسی به نزد ما بازگردد
'we will not cease,' they said, 'to cleave to it, until moses returns to us.')