検索ワード: choking (英語 - ペルシャ語)

人による翻訳

プロの翻訳者、企業、ウェブページから自由に利用できる翻訳レポジトリまで。

翻訳の追加

英語

ペルシャ語

情報

英語

choking

ペルシャ語

خفگی

最終更新: 2014-09-25
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

hes choking .

ペルシャ語

داره خفه ميشه .

最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

she died choking .

ペルシャ語

او بدليل خفه شدن مرد .

最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

somebody choking her.

ペルシャ語

از طرف كسي خفه شدن

最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

and now you're choking.

ペルシャ語

پريد تو گلوت

最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

dude , i think shes choking what .

ペルシャ語

پسر ، فکر کنم داره خفه ميشه چي .

最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

oh, my god! you're choking!

ペルシャ語

خداي من پريد تو گلوت

最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

choking food and a painful punishment.

ペルシャ語

و خوراكى گلوگير و عذابى دردناك،

最終更新: 2014-07-03
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

but he's choking jang under him.

ペルシャ語

اما اجازه هيچ كاري رو به جانگ نمي ده

最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

i wouldnt want you choking on your food .

ペルシャ語

نميخوام از غذات بخورم .

最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

no , no , no . she was choking . thats it .

ペルシャ語

نه ، نه ، نه . اون داشت خفه ميشد خودشه .

最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

i think shes choking . you gotta do something .

ペルシャ語

اون خفه شده تو بايد يک کاري بکني .

最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

nibby , what are you doing what are you choking up for .

ペルシャ語

نيبي ، چي كار ميكني چرا خودت را خفه ميكني .

最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

hes choking . that thing around his neck , its too tight .

ペルシャ語

اون داره خفه ميشه . اون چيز دور گردنش . خيلي تنگه .

最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

and these mexican pills are so big that i started choking , .

ペルシャ語

و اين حب داروهاي مکزيکي خيلي بزرگن و داشتن منو خفه ميکردن .

最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

allemeinisher zeitung , le figaro will be choking on our dust come morning .

ペルシャ語

آلميشر زيتونگ ، له فيگورو از گرد و خاکي راه مي‌ندازيم خفه مي‌شن .

最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

so be thou patient under the judgment of thy lord, and be not as the man of the fish, when he called, choking inwardly.

ペルシャ語

اکنون که چنین است صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش، و مانند صاحب ماهی [= یونس‌] مباش (که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد) در آن زمان که با نهایت اندوه خدا را خواند.

最終更新: 2014-07-03
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

the mouth shield and/or the handle is large enough to avoid the danger of the child choking on it or swallowing it.

ペルシャ語

سودهای استفاده از پستانک بدین شرح است:* به تحمل راحت‌تر دردهای کولیکی (دل‌دردهای نوزادی) در کودک کمک می‌کند.

最終更新: 2016-03-03
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

and warn them of the day of imminence, when the hearts are at the throats, choking them. the evildoers will have no intimate friend, and no intercessor to be obeyed.

ペルシャ語

از روز قيامت بترسانشان. آنگاه كه دلها لبريز از اندوه، نزديك حنجره‌ها رسد. ستمكاران را در آن روز نه خويشاوندى باشد و نه شفيعى كه سخنش را بشنوند.

最終更新: 2014-07-03
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

英語

warn them of the approaching day, when the hearts will be at the throats, choking with suppressed agony, the wrongdoers will have no sympathizer, nor any intercessor who might be heard.

ペルシャ語

(ای محمّد!) آنان را از روز نزدیک بترسان (که قیامت است). آن زمانی که دلها (از شدّت وحشت) به گلوگاه می‌رسند (و انگار از جای خود کنده و به بالا پرت شده‌اند) و تمام وجودشان مملوّ از خشم و اندوه می‌گردد (خشم بر کسانی که ایشان را به چنین سرنوشتی دچار کرده‌اند، و خشم بر خود که به حرف دیگران گوش فرا داده‌اند، و غم و اندوه بر روزگار هدر رفته و طلای عمر باخته شده). ستمگران نه دارای دوست دلسوزند، و نه دارای میانجیگری که میانجی او پذیرفته گردد. [[«یَوْمَ الأَزِفَةِ»: روز نزدیک. مراد قیامت است که به علّت نزدیک بودن آن چنین نامیده شده است (نگا: نجم / 57). «إِذْ»: بدل از (یَوْمَ) است. «الْحَنَاجِرِ»: جمع حَنْجَرَة، حلقوم. گلوگاه. «الْقُلُوبُ لَدَی الْحَنَاجِرِ»: این سخن کنایه از شدّت خوف و مضیقت است (نگا: احزاب / 10). «کَاظِمِینَ»: فرو خورندگان خشم. کسانی که غم و اندوه را در سینه‌ها حبس می‌کنند. حال است. «حَمِیمٍ»: دوست صمیمی و دلسوز (نگا: شعراء / 101).]]

最終更新: 2014-07-03
使用頻度: 1
品質:

参照: Wikipedia

人による翻訳を得て
7,739,906,306 より良い訳文を手にいれましょう

ユーザーが協力を求めています。



ユーザー体験を向上させるために Cookie を使用しています。弊社サイトを引き続きご利用いただくことで、Cookie の使用に同意していただくことになります。 詳細。 OK