プロの翻訳者、企業、ウェブページから自由に利用できる翻訳レポジトリまで。
sympathetic .
غمخوار .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
sympathetic system
دستگاه سمپاتيكي
最終更新: 2013-06-12
使用頻度: 1
品質:
how sympathetic i was?
چقدر باهات همدردي کردم؟
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
i am sympathetic to your aim .
با حال تو همدردي ميکنم .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
as a sympathetic civic leader .
به عنوان يک رهبر مدني دلسوز .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
for a sympathetic shoulder to cry on .
يه شونه پيدا کني واسه . گريه کردن .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
certainly , everyone here is very sympathetic .
مطمئنا تمام کساني که اينجا هستن با کسانيکه .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
hes surrounded by sympathetic bosnian serbs .
او توسط صرب هاي بوسني محاصره شده .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
he needed to be a very sympathetic character.
او باید شخصیت خوشایند و دلنشینی می بود،
最終更新: 2015-10-13
使用頻度: 1
品質:
do you really think that lm a sympathetic ear .
تو فکر ميکني که من يک شنونده ي دلسوزم .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
i said i was sympathetic and if you want , i can help .
گفتم که شرايط را درک ميکنم و ميتونم کمک کنم .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
im afraid i would come across as being sympathetic .
من ميترسيدم که هميشه يک همدرد باشم .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
she needs a sympathetic spirit to help hold her in this world .
اون به يک روح همدرد احتياج داره که اون را تو اين جهان نگه داره .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
the sympathetic widower who doesnthave time to date cause hes raising a kid, .
يه مرد دلسوز که زنش مرده و وقت نداره با کسي قرار بزاره چون داره بچش را بزرگ ميکنه .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
you learn cooking by cooking, having some sympathetic people around you to eat what you cook.
شما آشپزی را با آشپزی کردن یاد میگیرید، و با داشتن اشخاصی همدرد پیرامونتان که غذایی که پختهاید را بخورند!
最終更新: 2015-10-13
使用頻度: 1
品質:
the man turns out to be sympathetic and gives parry the name of a plastic surgeon who can change his appearance.
سپس با جراحی پلاستیک چهرهاش را عوض میکند تا بتواند فارغ از تعقیب پلیس، قاتل واقعی همسرش را پیدا کند.
最終更新: 2016-03-03
使用頻度: 1
品質:
returning to england once again, he found that he was sympathetic to the american colonists in their quarrel with britain.
هنگام بازگشت به انگلستان، که او خواهان طرفداری از مستعمره نشینها در جنگ آنها با بریتانیا بود.
最終更新: 2016-03-03
使用頻度: 1
品質:
maddox states, "randall ... did have many women on his staff ... they found him ... sympathetic and helpful.
بعدها تحقیقات مختلفی نقش بسزای وی را در کشف dna و کنار گذاشته شدن ناحق نام او به اثبات رساند.
最終更新: 2016-03-03
使用頻度: 1
品質:
警告:見えない HTML フォーマットが含まれています
atassi reported to the human rights channel in an email correspondence feeling extremely sympathetic towards the young lebanese boy, who was seemingly manipulated by those around him.
اتسی در یک ایمیل به کانال حقوق بشر، احساس دلسوزی برای کودک مهاجم کرد که ظاهراً فریب افراد دور و بر خود را خورده بود.
最終更新: 2016-02-24
使用頻度: 1
品質:
gilligan said the character had to be simultaneously loathsome and sympathetic, and that "bryan alone was the only actor who could do that, who could pull off that trick.
گیلیگن گفت که این شخصیت میبایست هم نفرتانگیز و هم قابل ترحم باشد که برایان تنها بازیگری بود که میتوانست این نقش را بازی کند.
最終更新: 2016-03-03
使用頻度: 1
品質:
警告:見えない HTML フォーマットが含まれています