検索ワード: valley (英語 - ペルシャ語)

valley
دره

valley .
ميانکوه .

fox valley
سان ولیcity name (optional, probably does not need a translation)

compostela valley
philippines. kgm

from this valley .
از اين جاده بين کوه .

lily of the valley .
زنبق الوادي .

shirzardar valley, lorestan
دره شیرزر، لرستان

rift valley fever virus
ویروس تب دره ریفت

in the san fernando valley .
تو محله ي سان فرناندو .

champagne cold as valley forge .
يك شامپاين سرد .

then, it's the notijae valley.
پس نوبت به نوتي جي رسيد

have reached hui fa river valley.
.به دره هوي فا دست پيدا كردن

citizens of the valley of peace , .
اهالي دره دوستي .

mu song, put the soldiers in the valley.
موسونگ سربازان رو در دره قرار بده

but she still lives in mathare valley.
ولی او هنوز در "دشت ماتار" زندگی می کند.

outraged , tai lung laid waste to the valley .
تاي لانگ خيلي عصباني شد و صدمات زيادي به دره وارد کرد .

and what have you understood, what the valley is!
تو چه می‌دانی آن گردنه چیست؟ [[«مَآ أَدْرَاکَ»: تو چه می‌دانی؟ (نگا: حاقّه / 3، مدّثّر / 27، مرسلات / 14).]]

driving the refugees out from hui fa river valley
هدايت كردن آواره ها به بيرون از دره رودخانه هاي فا

now i found fresh water up in the valley.
. من از اون بالا توي دره آب زلال پيدا کردم

in the meantime , turn off all electricity in the valley .
در ضمن برق شهر را قطع کنين .