검색어: hand on activity (영어 - 페르시아어)

put a hand on this .
دستتو بذار روش .

with your hand on the good book .
با دست گذاشتن روي کتاب مقدس .

he put his hand on the throttle.
دستش رو روی ساسات گذاشت.

lay your hand on any of my brothers , .
، دستت بخوره به يکي از برادران من .

place your right hand on the screen .
دست راستتون را بذارين روي مانيتور .

to put the right hand on top of the left
دست راستمان را روی نوک دست چپمان بگذاریم

do you want to lose a hand on the same day .
ميخواهي توي همون روز يک دستت را هم از دست بدي .

not put the right hand on top of the left?
دست راستمان را روی نوک دست چپمان نگذاریم؟

. . .never, ever leave your hand on the desk.
هيچ وقت هيچ وقت دستتون رو... روي ميز نذاريد

keep never stop leave and give me the hand on it .
نذاشت دست مفستافليس بهش برسه .

all hands on deck .
همه بيان روي عرشه .

i wont be gettin fresh , putting my hand on your knee .
فرصتش بهم دست نميده که بخوام با وقاحت ؛ دستمو روي زانوت بزارم .

both hands on your head .
هر دو دست روي سرت .

now , i never put a hand on him , missus . i swear .
قسم ميخورم که هيچوقت تشويقش نکردم خانم .

he put his hands on me .
اون دستاشو به من زد .

dont move . hands on your head .
تکون نخور دستاتو بزار روي سرت .

get your hands on some bleach , .
دستت را تو مواد سفيد کننده بزار .

freeze police hands on your head .
بي‌حركت پليس دست‌ها روي سر .

dont move hands on your head on your head .
حرکت نکن دستات را بذار را سرت .

british citizens hands on the steering wheel .
ما انگليسي هستيم دستت را بگذار روي فرمون .