전문 번역가, 번역 회사, 웹 페이지 및 자유롭게 사용할 수 있는 번역 저장소 등을 활용합니다.
these studies have opened a new area of research in bone metabolism that can be potentially harnessed to treat bone mass disorders.
این مطالعات افق جدیدی از تحقیقات درباره متابولیسم استخوانی گشودهاند که به طور بالقوه راههایی برای درمان بیماریهای مربوط به استخوان خواهند بود.
alright? so not only do we have this system that has a body, it has a metabolism, it can use energy, it moves around.
خوب؟نتنها ما این سیستمو که یک بدنه داره دارا هستیم خوب؟نتنها ما این سیستمو که یک بدنه داره دارا هستیم بلکه اون دارای متابولیسمه ومیتونه انرژی مصرف کنه و حرکت کنه.
===energy from inorganic compounds===chemolithotrophy is a type of metabolism found in prokaryotes where energy is obtained from the oxidation of inorganic compounds.
کمولیتوتروف یک نوع واکنش متابولیزمی است که در پروکاریوتهایی که برای ایجاد انرژی از اکسیداسیون ترکیبات معدنی استفاده میکنند یافت میشود.
it has been stressed that the changes in altitude always cause concurrent changes in light intensity, temperature and photoperiod. these elements establish the metabolism of plants and the content of several compounds in fruits
تاکید شده است که تغییرات ارتفاع همیشه باعث تغییرات همزمان در شدت نور، دما و دوره نوری می شود. این عناصر متابولیسم گیاهان و محتوای چند ترکیب را در میوه ها ایجاد می کنند
마지막 업데이트: 2022-01-04
사용 빈도: 3
품질:
추천인:
i assumed that i could put a water tank at lincoln center and if i stayed there a week not eating, i would get comfortable in that situation and i would slow my metabolism, which i was sure would help me hold my breath longer than i had been able to do it.
خنده حضار من فرض کردم که می توانم یک مخزن پر از آب را در مرکز lincoln بگذارم و اگر به مدت یک هفته بدون غذا خوردن آنجا بمانم به این شرایط عادت خواهم کرد و متابولیسم بدنم را کند خواهم کرد، و این چیزی بود که مطمئن بودم به من کمک خواهد کرد نفسم را بیشتر از مدتی که قبلا می توانستم، نگه دارم.
마지막 업데이트: 2015-10-13
사용 빈도: 1
품질:
추천인: