Je was op zoek naar: a mother’s love will never end (Engels - Perzisch)

this war will never end .
اين جنگ هيچ وقت تموم نميشه .

and it will never end. .
و هيچوقت تموم نميشه .

in fact, you will have a reward that will never end.
تو دارای پاداش بزرگ و ناگسیختنی هستی. [[«غَیْرَ مَمْنُونٍ»: نامقطوع. یعنی ماندگار و همیشگی.]]

it will never end if you let him in .
اگه ميذاشتي بياد داخل ، اون هيچوقت تموم نميشد .

but i guess this will never end , eh .
اما فکر کنم هيچوقت تمومي نداره .

or hell kill 7 and this case will never end .
يا اينكه اون هفتمين نفر را ميكشه و اين پرونده هرگز بسته نخواهد شد .

indeed this is our sustenance, which will never end.
(می‌گویند:) «همواره، این به‌راستی روزیِ ماست. آن را هیچ نابودی نیست.»

except those who believed and did good deeds – for them is a reward that will never end.
لیکن کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته انجام داده‌اند، آنان دارای پاداش ناگسستنی و پایان ناپذیرفتنی هستند. [[«إِلاَّ الَّذِینَ ...»: حرف (إِلاّ) به معنی (لکِن) است، و استثناء منقطع از ضمیر (هُمْ) در آیه پیشین است. آن را استثناء متّصل نیز دانسته‌اند. در این صورت معنی آیه چنین است: مگر به کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته انجام داده‌اند که آنان دارای پاداش ناگسستنی و پایان ناپذیرفتنی می‌باشند. «غَیْرُ مَمْنُونٍ»: ناگسستنی و نامقطوع (نگا: هود / 108). بدون منّت. بی‌حساب و بی‌شمار (نگا: بقره / 212، آل‌عمران / 27 و 37، زمر / 10، غافر / 40).]]

the self's struggle for authenticity and definition will never end unless it's connected to its creator -- to you and to me.
این "خود" در مبارزه برای اصالت و معنا است که هرگز تمام نمیشود مگر آنکه این با خالق خود متصل شود-- به تو و به من.

and this life of the world is only amusement and play! verily, the home of the hereafter, that is the life indeed (i.e. the eternal life that will never end), if they but knew
اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازيچه نيست، و زندگى حقيقى همانا [در] سراى آخرت است؛ اى كاش مى‌دانستند.