Je was op zoek naar: headache (Engels - Perzisch)

headache
سردرد

headache .
خشخاش وحشي .

a headache.
. براي سردرد

a headache?
سردرد؟

nauseating headache
سردرد با حالت تهوع

a splitting headache .
سردرد کوچولو هم داشته باشم .

oh, uh... have a headache.
. اوه ، آ ... ، سرم درد ميکنه

hey. how's your headache?
هي...سردردت چطوره؟

this is really a headache.
اين واقعا يه دردسره

lm getting a splitting headache .
دارم سرد ميگيرم .

its notjust a headache , is it .
اين فقط يک سردرد نيست اين چيه .

i know! i have a headache, too
میدونم! من خیلی سردرد دارم

actually , i have , like , a headache .
درواقع ، يه سردرد شديد دارم .

have you got something for a headache .
قرص براي سردرد داري .

causing them neither headache, nor intoxication.
(که) نه از آن سردرد گیرند و نه (آن را) پایان دهند.

neither does it intoxicate, nor give a headache.
شرابی که نه در آن مایه تباهی عقل است و نه از آن مست می‌شوند!

which causes them neither headache nor stupefaction,
(که) نه از آن سردرد گیرند و نه (آن را) پایان دهند.

and you have these awful headaches.
و سردرد وحشتناکی خواهید داشت.